تلفظ : بِن اَوت آ شیِپ
ریشه اصلی: صنعت فلزکاری
ریشه اصلی اصطلاح "bend out of shape" به دنیای فیزیک و صنعت، به ویژه فلزکاری برمی گردد.
معنی تحت اللفظی: وقتی یک قطعه فلز ( مانند یک میله، ورق فلز یا یک کلید ) تحت فشار یا force زیادی قرار می گیرد، به طور دائمی کج و معوج می شود و شکل اصلی خود را از دست می دهد. این قطعه دیگر قابل استفاده نیست یا دیگر به درستی کار نمی کند.
... [مشاهده متن کامل]
تصویرسازی: این تغییر شکل فیزیکی، یک تشبیه بسیار قوی برای حالت روانی انسان ارائه می دهد. همان طور که فلز تحت فشار تغییر شکل می دهد، فرد نیز تحت فشار استرس یا خشم، تعادل روانی خود را از دست می دهد و از حالت "عادی" و "متعادل" خود خارج می شود.
تاریخچه و انتقال به زبان محاوره
دوره زمانی: این اصطلاح از اوایل قرن بیستم، و احتمالاً حتی زودتر، در کارگاه ها و محیط های صنعتی رواج داشت.
انتقال مفهوم: کارگران و مکانیک ها که هر روز با پدیده "خم شدن و تغییر شکل دادن" فلزات سر و کار داشتند، به تدریج از این عبارت برای= وضعیت خود و دیگران نیز استفاده کردند. مثلاً ممکن بود کسی بگوید: "After arguing with the foreman, he was completely bent out of shape" ( بعد از جر و بحث با سرکارگر، کاملاً دگرگون شده بود ) .
محبوبیت: این اصطلاح به دلیل تصویرسازی قوی و ملموس آن، به سرعت از محیط کارگاهی فراتر رفت و در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به طور گسترده در زبان محاوره ای انگلیسی ( به ویژه آمریکایی ) جا افتاد.
جمع بندی ریشه ها:
1. منشأ فنی - مکانیکی: ریشه در تغییر شکل فیزیکی اجسام دارد.
2. تشبیه: حالت یک شئ تغییر شکل یافته با حالت انسان عصبانی و ناراحت.
3. اشاعه: انتقال از زبان تخصصی صنعتگران به زبان عامیانه مردم.
این فرآیند مشابه استفاده از اصطلاحات دیگری مانند "blow a fuse" ( فیوز پریدن - > عصبانی شدن ) یا "go off the rails" ( از ریل خارج شدن - > از مسیر خارج شدن ) است که همگی ریشه در دنیای مکانیک و صنعت دارند.
ریشه اصلی اصطلاح "bend out of shape" به دنیای فیزیک و صنعت، به ویژه فلزکاری برمی گردد.
معنی تحت اللفظی: وقتی یک قطعه فلز ( مانند یک میله، ورق فلز یا یک کلید ) تحت فشار یا force زیادی قرار می گیرد، به طور دائمی کج و معوج می شود و شکل اصلی خود را از دست می دهد. این قطعه دیگر قابل استفاده نیست یا دیگر به درستی کار نمی کند.
... [مشاهده متن کامل]
تصویرسازی: این تغییر شکل فیزیکی، یک تشبیه بسیار قوی برای حالت روانی انسان ارائه می دهد. همان طور که فلز تحت فشار تغییر شکل می دهد، فرد نیز تحت فشار استرس یا خشم، تعادل روانی خود را از دست می دهد و از حالت "عادی" و "متعادل" خود خارج می شود.
تاریخچه و انتقال به زبان محاوره
دوره زمانی: این اصطلاح از اوایل قرن بیستم، و احتمالاً حتی زودتر، در کارگاه ها و محیط های صنعتی رواج داشت.
انتقال مفهوم: کارگران و مکانیک ها که هر روز با پدیده "خم شدن و تغییر شکل دادن" فلزات سر و کار داشتند، به تدریج از این عبارت برای= وضعیت خود و دیگران نیز استفاده کردند. مثلاً ممکن بود کسی بگوید: "After arguing with the foreman, he was completely bent out of shape" ( بعد از جر و بحث با سرکارگر، کاملاً دگرگون شده بود ) .
محبوبیت: این اصطلاح به دلیل تصویرسازی قوی و ملموس آن، به سرعت از محیط کارگاهی فراتر رفت و در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به طور گسترده در زبان محاوره ای انگلیسی ( به ویژه آمریکایی ) جا افتاد.
جمع بندی ریشه ها:
1. منشأ فنی - مکانیکی: ریشه در تغییر شکل فیزیکی اجسام دارد.
2. تشبیه: حالت یک شئ تغییر شکل یافته با حالت انسان عصبانی و ناراحت.
3. اشاعه: انتقال از زبان تخصصی صنعتگران به زبان عامیانه مردم.
این فرآیند مشابه استفاده از اصطلاحات دیگری مانند "blow a fuse" ( فیوز پریدن - > عصبانی شدن ) یا "go off the rails" ( از ریل خارج شدن - > از مسیر خارج شدن ) است که همگی ریشه در دنیای مکانیک و صنعت دارند.
اصطلاح "bend out of shape" دو معنی اصلی دارد: یکی لفظی ( فیزیکی ) و دیگری اصطلاحی ( احساسی ) .
۱. معنی فیزیکی ( Literal )
در این معنی، به معنای کج و معوج کردن یا تغییر شکل دادن فیزیکی یک شیء است، بر اثر فشار یا force.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
English: He bent the spoon out of shape trying to open that can.
فارسی: او قاشق را با سعی برای باز کردن آن قوطی کج و معوج کرد.
English: The car's fender was completely bent out of shape after the minor accident.
فارسی: گلگیر خودرو پس از آن تصادف جزئی کاملاً تغییر شکل داده بود.
English: Be careful with my glasses; don't bend them out of shape.
فارسی: مواظب عینک من باش؛ آن را کج نکن.
- - -
۲. معنی اصطلاحی ( Idiomatic )
این کاربرد رایج تر است و به معنای ناراحت شدنِ بیش از حد، عصبانی شدن یا از کوره در رفتن به دلیل یک موضوع نسبتاً کوچک است. فردی که "bent out of shape" می شود، واکنشی نامتناسب با موقعیت نشان می دهد.
- - -
English: Don't get so bent out of shape; it was just a joke!
فارسی: اینقدر از کوره در نرو, فقط یه جوک بود!
English: My boss got really bent out of shape because I was five minutes late.
فارسی: رئیسم because من پنج دقیقه دیر کردم واقعاً عصبانی شد.
English: There's no need to bend out of shape over a simple mistake.
فارسی: لازم نیست برای یک اشتباه ساده اینقدر ناراحت شوی.
English: She's still bent out of shape about what you said at the party.
فارسی: او هنوز از حرفی که تو در مهمانی زدی ناراحت است.
۱. معنی فیزیکی ( Literal )
در این معنی، به معنای کج و معوج کردن یا تغییر شکل دادن فیزیکی یک شیء است، بر اثر فشار یا force.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
فارسی: او قاشق را با سعی برای باز کردن آن قوطی کج و معوج کرد.
فارسی: گلگیر خودرو پس از آن تصادف جزئی کاملاً تغییر شکل داده بود.
فارسی: مواظب عینک من باش؛ آن را کج نکن.
- - -
۲. معنی اصطلاحی ( Idiomatic )
این کاربرد رایج تر است و به معنای ناراحت شدنِ بیش از حد، عصبانی شدن یا از کوره در رفتن به دلیل یک موضوع نسبتاً کوچک است. فردی که "bent out of shape" می شود، واکنشی نامتناسب با موقعیت نشان می دهد.
- - -
فارسی: اینقدر از کوره در نرو, فقط یه جوک بود!
فارسی: رئیسم because من پنج دقیقه دیر کردم واقعاً عصبانی شد.
فارسی: لازم نیست برای یک اشتباه ساده اینقدر ناراحت شوی.
فارسی: او هنوز از حرفی که تو در مهمانی زدی ناراحت است.
از موضوعی آزرده , ناراحت شدن،
To take offense; to become angry, agitated, or upset.
They stopped inviting him to the gatherings, and he really got bent out of shape about it.