belting

/ˈbeltɪŋ//ˈbeltɪŋ/

معنی: محل بستن کمربند
معانی دیگر: موادی که از آن کمربند و تسمه می سازند (مانند چرم)، کمربند، تسمه، زدن بوسیله کمربند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: material used for making belts.

(2) تعریف: belts collectively.

(3) تعریف: a beating or whipping.

جمله های نمونه

1. we were belting along the road
با سرعت در جاده می راندیم.

2. We were belting down the motorway at 95 miles per hour.
[ترجمه گوگل]ما با سرعت 95 مایل در ساعت در بزرگراه کمربند می‌بستیم
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۹۵ در ساعت ۹۵ در اتوبان پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The band was belting out all the old favourites.
[ترجمه گوگل]گروه در حال جمع کردن تمام افراد مورد علاقه قدیمی بود
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند گفت: - هی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The band was belting out songs from the 1940s.
[ترجمه گوگل]گروه در حال پخش آهنگ های دهه 1940 بود
[ترجمه ترگمان]آهنگ از دهه ۱۹۴۰ شروع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A truck came belting up behind us.
[ترجمه گوگل]یک کامیون پشت سر ما کمربند می زد
[ترجمه ترگمان]یه کامیون از پشت سر ما بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was belting out old Broadway favourites.
[ترجمه گوگل]او در حال دور زدن افراد مورد علاقه قدیمی برادوی بود
[ترجمه ترگمان]او در مورد favourites قدیمی برادوی با صدای بلند حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He went belting up / down the motorway at 90 mph.
[ترجمه گوگل]او با سرعت 90 مایل در ساعت از بزرگراه بالا و پایین رفت
[ترجمه ترگمان]او به سرعت بزرگراه را با سرعت ۹۰ مایل بر ساعت به سرعت بالا و پایین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We heard a voice belting away out of the room.
[ترجمه گوگل]صدایی را شنیدیم که از اتاق خارج شد
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند از اتاق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is happy pottering through Sloane Square or belting around Silverstone.
[ترجمه گوگل]سفالگری از طریق میدان اسلون یا بستن کمربند در اطراف سیلورستون خوشحال است
[ترجمه ترگمان]این کار از طریق میدان ون سل یا بر فراز Silverstone در حال پرسه زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Or perhaps it's belting out Slade's greatest hits with your best friends and a bottle of wine?
[ترجمه گوگل]یا شاید با بهترین دوستانتان و یک بطری شراب، بهترین موفقیت‌های اسلید را دریافت کنید؟
[ترجمه ترگمان]یا اینکه بزرگ ترین ضربه رو با بهترین دوستات و یه بطری شراب از دست میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A car came belting along.
[ترجمه گوگل]ماشینی از راه رسید
[ترجمه ترگمان]یک ماشین با صدای بلند به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rain was belting down, drumming like bullets through the gutters.
[ترجمه گوگل]باران در حال فرود آمدن بود و مانند گلوله در ناودان ها می پیچید
[ترجمه ترگمان]وقتی باران بر زمین می افتاد، باران بر زمین می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Within the Swan the jukebox was belting out a deafening selection of hits from the early sixties.
[ترجمه گوگل]در درون سوان، جوک‌باکس مجموعه‌ای از آهنگ‌های کرکننده‌ای از اوایل دهه شصت را انتخاب می‌کرد
[ترجمه ترگمان]در طول دهه شصت، دستگاه پخش موزیک، صدای بلند پخش موزیک را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Young people enjoy belting out songs.
[ترجمه گوگل]جوانان از پخش آهنگ ها لذت می برند
[ترجمه ترگمان]جوانان از خواندن سرود لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محل بستن کمربند (اسم)
belting

انگلیسی به انگلیسی

• whipping, lashing; belts, material for belts

پیشنهاد کاربران

بپرس