belong

/bɪˈlɔːŋ//bɪˈlɒŋ/

معنی: وابسته بودن، تعلق داشتن، مال کسی بودن
معانی دیگر: (با to) متعلق بودن به، مال کسی یا جایی بودن، عضو بودن، وابسته بودن به، رابطه داشتن با، جزو چیزی بودن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: belongs, belonging, belonged
(1) تعریف: to have a specific, proper, or appropriate location.

- This valuable painting belongs in a museum.
[ترجمه گوگل] این تابلوی ارزشمند متعلق به یک موزه است
[ترجمه ترگمان] این نقاشی گران بها مال موزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These spoons belong in the silverware drawer.
[ترجمه یاسین] این قاشق ها مربوط به ( متعلق به ) کشوی ظروف نقره است.
|
[ترجمه گوگل] این قاشق ها در کشوی ظروف نقره قرار دارند
[ترجمه ترگمان] این قاشق های متعلق به کشوی ظروف نقره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to be owned by.

- Doesn't that hat belong to you?
[ترجمه Neda] آن کلاه متعلق به شما نیست؟ ( واسه تو نیست؟ )
|
[ترجمه farshid] کلاه تو نیست؟
|
[ترجمه گوگل] اون کلاه مال تو نیست؟
[ترجمه ترگمان] این کلاه مال تو نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to be a member of.

(4) تعریف: to be accepted as part of a group; fit in.
مشابه: fit

- I feel as if I belong.
[ترجمه حدیث] چیزی کماله بقیه باشه ماله من نیست
|
[ترجمه گوگل] احساس می کنم به من تعلق دارم
[ترجمه ترگمان] احساس می کنم که به او تعلق دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. our students belong to various christian denominations
دانشجویان ما از فرقه های مختلف مسیحی هستند.

2. she and i belong to two different generations
من و او از دو نسل مختلف هستیم.

3. get out, you don't belong here!
برو،اینجا جای تو نیست !

4. don't arrogate rights that do not belong to you!
حقوقی را که به تو تعلق ندارد به خود مبند (ادعا مکن)!

5. don't take things that do not belong to you!
چیزهایی را که به تو تعلق ندارند بر ندار!

6. Are you sure these documents belong together?
[ترجمه گوگل]آیا مطمئن هستید که این اسناد با هم هستند؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنی که این مدارک متعلق به هم هستن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You don't belong to me, I will not belong to you.
[ترجمه گوگل]تو مال من نیستی، من هم مال تو نخواهم بود
[ترجمه ترگمان]تو به من تعلق نداری، من به تو تعلق نخواهم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does not belong to me,I will let go.
[ترجمه گوگل]مال من نیست، رها خواهم کرد
[ترجمه ترگمان] به من تعلق نداره، من میذارم بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They belong to the country club.
[ترجمه گوگل]آنها متعلق به باشگاه کشور هستند
[ترجمه ترگمان] اونا عضو باشگاه کشوری هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The battle does not always belong to the strong.
[ترجمه گوگل]نبرد همیشه متعلق به قوی ها نیست
[ترجمه ترگمان]نبرد همیشه متعلق به قوی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They belong to the Knights of Columbus.
[ترجمه گوگل]آنها متعلق به شوالیه های کلمب هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به شهسواران کریستوف کلمب تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm just a sunflower, waiting for belong to me only sunshine.
[ترجمه یاسین] من فقط یک گل آفتابگردان هستم، انتظار دارم که درخشش خورشید تنها برای من باشد
|
[ترجمه گوگل]من فقط یک گل آفتابگردان هستم، منتظرم که فقط آفتاب متعلق به من باشد
[ترجمه ترگمان]من فقط یه sunflower، منتظرم که فقط نور خورشید باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I belong to the school of thought that favors radical change.
[ترجمه گوگل]من به مکتب فکری تعلق دارم که طرفدار تغییرات بنیادی است
[ترجمه ترگمان]من به مکتب فکری تعلق دارم که موافق تغییر رادیکال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those prosperitis I have granted to you belong to you.
[ترجمه گوگل]آن سعادتی که به تو عطا کردم از آن توست
[ترجمه ترگمان]این prosperitis که من به تو سپرده بودم، به تو تعلق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Several of the points you raise do not belong in this discussion.
[ترجمه گوگل]چند نکته ای که شما مطرح می کنید در این بحث نیست
[ترجمه ترگمان]برخی از نکاتی که شما پرورش می دهید به این بحث تعلق ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A person like that does not belong in teaching.
[ترجمه گوگل]چنین فردی به تدریس تعلق ندارد
[ترجمه ترگمان]فردی مثل این به آموزش تعلق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. What club do you belong to?
[ترجمه گوگل]شما متعلق به چه باشگاهی هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو به کدوم کلوپ تعلق داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The photos belong in an album.
[ترجمه گوگل]عکس ها متعلق به یک آلبوم هستند
[ترجمه ترگمان]عکس ها متعلق به یک آلبوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته بودن (فعل)
appertain, depend, hinge, belong, pertain

تعلق داشتن (فعل)
belong

مال کسی بودن (فعل)
belong

تخصصی

[ریاضیات] متعلق بودن، تعلق داشتن

انگلیسی به انگلیسی

• be a part of; fit, suit
if something belongs to you, you own it or it is yours.
if someone or something belongs to a particular group, they are a member of that group.
if a person or thing belongs in a particular place, that is where they should be.

پیشنهاد کاربران

از آنِ کسی بودن
اختصاص داشتن، تعلق داشتن
دو معنی دارد که یک نوع آن حالت stateاست و نوع دیگر آن action است.
It's unnatural
You belong to me
I belong to u
قسمتی از موزیک زیبای
End of the road 🎵🎶🎶🎶
عضو بودن، تعلق داشتن
متعلق بودن ، مالک بودن ، تعلق داشتن به. . .
Belong to : to show ownership or possession of sth/sb
This phone belongs to me
این تلفن مالِ منه .
Belong with : to show that sth/sb has same characteristics and qualities as others so it has
...
[مشاهده متن کامل]

to be put with them
I belong with you, you belong with me 😉
تو مال منی و من مال توام .
Belong in : to be in the right place or a suitable place
This table belongs in the sitting room
جای این میز در اتاق نشیمن است.

belong up
متعلق بودن به
در ارتباط بودن، وابسته بودن، هماهنگ بودن، جزئی از چیزی بودن، متناسب بودن، شامل بودن
Belong to a trade union: عضو یک اتحادیه صنفی مشاغل بودن
مالک بودن
Belong to صاحب چیزی بودن
مال کسی دیگر بودن
متعلق بودن، تعلق داشتن
همخوانی داشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس