bellyaching

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) complaining, act of complaining in a whining manner

پیشنهاد کاربران

🔸 **معادل فارسی:**
غرغر کردن / نق زدن / ناله کردن / شکایت بی پایان
در زبان محاوره ای:
هی غر می زنه، همش ناله ست، شکمش قار و قور می کنه، نق می زنه که گرسنه ست
- - -
🔸 **تعریف ها:**
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( طنزآمیز – گرسنگی ) :**
شکایت مداوم و اغراق آمیز از گرسنگی—معمولاً با لحن شوخی یا کودکانه.
مثال:
Stop your bellyaching, dinner’s almost ready!
بس کن دیگه از گرسنگی ناله کردن، شام الان آماده می شه!
2. ** ( عامیانه – انتقادی ) :**
شکایت کردن مداوم از هر چیز، به ویژه چیزهای جزئی یا اجتناب ناپذیر—با لحنی که دیگران رو کلافه می کنه.
مثال:
He’s always bellyaching about the weather.
همیشه از هوا غر می زنه.
3. ** ( رفتاری – اجتماعی ) :**
بیان نارضایتی به صورت تکراری و خسته کننده، بدون اقدام یا راه حل.
مثال:
She keeps bellyaching about her job but won’t quit.
همش از کارش ناله می کنه ولی استعفا نمی ده.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
whining – moaning – grumbling – complaining – fussing – kvetching

Stop belly - aching about USB - C
It's time to stop whining over USB - C and appreciate what it's accomplished.
همون whining هست. یعنی غر زدن و نالیدن و شکایت کردن
غر زدن؛ شکایت کردن