bells

جمله های نمونه

1. church bells pealed the news all over the town
دنگ دنگ ناقوس های کلیسا آن خبر را در تمام شهر پراکنده کرد.

2. the bells jangled around the goats' necks
زنگوله های گردن بزها دلنگ و دلنگ می کرد.

3. the bells were going ding-dong
ناقوس ها دینگ دانگ صدا می کردند.

4. the church bells were dinging and the birds were singing
ناقوس های کلیسا به صدا درآمده بودند و پرندگان نغمه سرایی می کردند.

5. to set the bells a-ringing
زنگ ها را به صدا درآوردن

6. the jingle of small bells
جرینگ جرینگ زنگوله ها

7. within sound of the bells
در صدارس ناقوس ها

8. the chime of the cathedral bells can be heard from afar
آهنگ ناقوس های کلیسا از دور به گوش می رسد.

انگلیسی به انگلیسی

• bell-bottoms, style of pants in which the leg flares out below the knee

پیشنهاد کاربران

bells ( موسیقی )
واژه مصوب: زنگ ها
تعریف: دسته‏ای از خودصداهای بَرکوبشی یا تکانه‏ای فلزی که بدنه‏ای جامی یا کروی دارند و عامل مرتعش‏کنندۀ آنها به صورت کوبه یا آونگ یا ساچمه است
ناقوس ها

بپرس