belled

/ˈbel//bel/

زنگ زنگوله، ناقوس، زنگ اویختن به، دارای زنگ کردن، کم کم پهن شدن (مثل پاچه شلوار)

جمله های نمونه

1. A cracked bell is never sound.
[ترجمه گوگل]زنگ شکسته هرگز صدا نمی شود
[ترجمه ترگمان]زنگ ترک خورده هرگز به صدا در نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Poverty is an abnormality to rich people. It is very difficult to make out why people who want dinner do not ring the bell.
[ترجمه گوگل]فقر برای افراد ثروتمند یک امر غیرعادی است بسیار دشوار است که بفهمیم چرا افرادی که شام ​​می خواهند زنگ را نمی زنند
[ترجمه ترگمان]فقر یک ناهنجاری برای افراد ثروتمند است مشخص کردن اینکه چرا افرادی که شام می خواهند زنگ را به صدا در نمی آورند، بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cracked bell can never sound well.
[ترجمه گوگل]یک زنگ شکسته هرگز نمی تواند خوب به صدا درآید
[ترجمه ترگمان]زنگ ترک خورده نباید خوب به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We heard the calling of the bells to prayer.
[ترجمه گوگل]صدای ناقوس را شنیدیم
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس کلیسا را شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was roused by the sound of a bell.
[ترجمه گوگل]با صدای زنگ بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]از صدای ناقوس بیدار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The church bell tolled the hour.
[ترجمه گوگل]ناقوس کلیسا ساعت به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]زنگ کلیسا به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The winners peal the bells to celebrate victory.
[ترجمه گوگل]برندگان زنگ ها را به صدا در می آورند تا پیروزی را جشن بگیرند
[ترجمه ترگمان]برندگان برای جشن گرفتن پیروزی زنگ می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sound of the bell was muffled by the curtains.
[ترجمه گوگل]صدای زنگ توسط پرده ها خفه شد
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ در کنار پرده خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The two of them went everywhere together and their friends could already hear wedding bells .
[ترجمه گوگل]آن دو با هم همه جا رفتند و دوستانشان از قبل صدای زنگ عروسی را می شنیدند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها با هم رفته بودند و دوست و آشناها هم می توانستند ناقوس های عروسی را بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She huddled inside the porch as she rang the bell.
[ترجمه گوگل]در حالی که زنگ را به صدا درآورد، داخل ایوان جمع شد
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ را به صدا درآورد، در ایوان کز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tower bells chime every hour.
[ترجمه گوگل]ناقوس های برج هر ساعت به صدا در می آیند
[ترجمه ترگمان]ناقوس های برج هر ساعت صدا می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As soon as the bell rang, the captain gave orders to cast off, and the voyage began.
[ترجمه گوگل]به محض به صدا درآمدن زنگ، ناخدا دستور داد که پرواز کنند و سفر آغاز شد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه زنگ به صدا درآمد فرمانده دستور داد پیاده شوند و سفر آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jingle bells jingle bells jingle all the way.
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ جرنگ زنگ جرنگ جرنگ زنگ تمام راه
[ترجمه ترگمان]زنگ ها و جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In 1880 Alexander Graham Bell was granted a patent on an apparatus for signalling and communicating called a Photophone.
[ترجمه گوگل]در سال 1880، الکساندر گراهام بل، حق ثبت اختراع دستگاهی برای سیگنال دهی و برقراری ارتباط به نام Photophone را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۸۰، الکساندر گراه ام بل یک حق اختراع را برای نشان دادن و ارتباط برقرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suspended with bells

پیشنهاد کاربران

بپرس