• (1)تعریف: to accept as real or true. • مترادف: depend on, trust in • مشابه: accept, hold, profess
- Do you believe in God?
[ترجمه گوگل] آیا به خدا اعتقاد داری؟ [ترجمه ترگمان] تو به خدا اعتقاد داری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to have complete confidence in; feel sure of the ability, reliability, or worth of. • مترادف: swear by, trust in • مشابه: count on, depend on, trust
- I believe in nonviolence.
[ترجمه گوگل] من به عدم خشونت اعتقاد دارم [ترجمه ترگمان] من به \"nonviolence\" اعتقاد دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He succeeded because his mother believed in him.
[ترجمه گوگل] او موفق شد زیرا مادرش به او ایمان داشت [ترجمه ترگمان] موفق شد چون مادرش به او ایمان داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. You have to believe in yourself. That's the secret of success.
[ترجمه شهرام] اعتماد به نفس داشته باش این رمز موفقت است
|
[ترجمه گوگل]تو باید خودت را باور داشته باشی این راز موفقیت است [ترجمه ترگمان] باید خودتو باور کنی این راز موفقیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Miracels are to those who believe in them.
[ترجمه گوگل]معجزات از آن کسانی است که به آنها ایمان دارند [ترجمه ترگمان]Miracels به کسانی هستند که به آن ها اعتقاد دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You have to believe in yourself. That's the secret of sucess.
[ترجمه گوگل]تو باید خودت را باور داشته باشی این راز موفقیت است [ترجمه ترگمان] باید خودتو باور کنی این راز sucess است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I don't believe in ghosts, do you?
[ترجمه گوگل]من به ارواح اعتقادی ندارم، شما؟ [ترجمه ترگمان]من به ارواح اعتقاد ندارم، مگه نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Atheists do not believe in God.
[ترجمه گوگل]آتئیست ها به خدا اعتقاد ندارند [ترجمه ترگمان]Atheists به خدا اعتقاد ندارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Shallow men believe in luck. Self-trust is the first secret of success.
[ترجمه گوگل]مردان کم عمق به شانس اعتقاد دارند اعتماد به نفس اولین راز موفقیت است [ترجمه ترگمان]انسان های سطحی به شانس اعتقاد دارند اعتماد اولین راز موفقیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He does not believe in the existence of ghosts.
[ترجمه گوگل]او به وجود ارواح اعتقادی ندارد [ترجمه ترگمان]او به وجود ارواح اعتقاد ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You'd better not believe in him. He is a cheater.
[ترجمه گوگل]بهتره باورش نکنی او یک متقلب است [ترجمه ترگمان]بهتر است به او ایمان نداشته باشید اون یه خائنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You have to believe in yourself .
[ترجمه گوگل]تو باید خودت را باور داشته باشی [ترجمه ترگمان] باید خودتو باور کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Believe in yourself when no one else does.
[ترجمه گوگل]به خودت ایمان داشته باش در حالی که هیچ کس این کار را نمی کند [ترجمه ترگمان] به خودت ایمان داشته باش که هیچ کس دیگه ای نمی دونه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Do you believe in the immortality of the soul?
[ترجمه گوگل]آیا شما به جاودانگی روح اعتقاد دارید؟ [ترجمه ترگمان]آیا تو به جاودانگی روح اعتقاد داری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The future belongs to those who believe in the beauty of their dreams. Eleanor Roosevelt
[ترجمه گوگل]آینده متعلق به کسانی است که به زیبایی رویاهای خود ایمان دارند النور روزولت [ترجمه ترگمان]آینده به کسانی تعلق دارد که به زیبایی رویاهای خود ایمان دارند النور روزولت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Miracles happen to those who believe in them.
[ترجمه گوگل]معجزات برای کسانی اتفاق می افتد که به آنها ایمان دارند [ترجمه ترگمان]برای کسانی که به آن ها اعتقاد دارند، معجزه ای می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• have faith in -
پیشنهاد کاربران
believe in something feel that a person or an organization is good or right
Believe in somebody to feel that you can trust someone and/or that they will be successful: باور/ایمان داشتن به توانایی/موفقیت کسی.
باور داشتن به معجزه ها. .
Think the ideas are good or right
مورد اعتماد بودن
باور داشتن به. . . / اعتقاد داشتن به. . .
قائل بودن به . . . . . . . . . . .
Believe in someone/something : اعتقاد داشتن، باور داشتن اعتقاد داشتن به وجود چیزی اعتقاد داشتن به اینکه چیزی موثر یا درست است
ایمان داشتن
باور داشتن
اعتقاد داشتن
to have confidence in one's or someone else's abilities