1. it is not believable
باور کردنی نیست
2. All the characters were very believable.
 [ترجمه گوگل]همه شخصیت ها بسیار باورپذیر بودند 
[ترجمه ترگمان] همه شخصیت ها قابل باور بودن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. But I am very much believable, however, you'll get him to come.
 [ترجمه گوگل]اما من بسیار قابل باور هستم، با این حال، شما او را مجبور خواهید کرد که بیاید 
[ترجمه ترگمان]با این حال، من خیلی باور پذیر هستم، شما او را به اینجا خواهید آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. It is hardly believable that such a pretty young lady is as bold as brass.
 [ترجمه گوگل]به سختی می توان باور کرد که چنین بانوی جوان زیبایی به اندازه برنج جسور باشد 
[ترجمه ترگمان]بعید است که چنین خانم جوان خوشگلی مثل مس باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. I find her story hardly believable.
 [ترجمه گوگل]به نظر من داستان او به سختی قابل باور است 
[ترجمه ترگمان] داستانش رو به سختی باور می کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. This excellent thriller is fast paced and believable.
 [ترجمه گوگل]این مهیج عالی سریع و باورپذیر است 
[ترجمه ترگمان]این فیلم مهیج فوق العاده به سرعت در حال قدم زدن و believable است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The complex plot is riveting and entirely believable.
 [ترجمه گوگل]طرح پیچیده جذاب و کاملاً باورپذیر است 
[ترجمه ترگمان]این طرح پیچیده، جذاب و کاملا قابل باور است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Her explanation certainly sounded believable.
 [ترجمه گوگل]توضیحات او مطمئناً باورپذیر به نظر می رسید 
[ترجمه ترگمان]توضیحات او مسلما باورکردنی به نظر می رسید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Courageous behaviour and dogged endurance are more believable here than in many other types of adventure-story.
 [ترجمه گوگل]رفتار شجاعانه و استقامت سرسختانه در اینجا بیشتر از بسیاری از انواع دیگر داستان های ماجراجویی قابل باور است 
[ترجمه ترگمان]رفتار شجاعانه و استقامت dogged در اینجا more از بسیاری از انواع دیگر داستان های ماجراجویانه است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I promise you, Doctor, the solution is quite believable.
 [ترجمه گوگل]من به شما قول می دهم دکتر، راه حل کاملاً قابل باور است 
[ترجمه ترگمان] بهت قول میدم، دکتر، راه حل کاملا قابل باوره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. In the opener, the action is believable, and the effects sharp.
 [ترجمه گوگل]در بازکن، عمل باورپذیر است، و اثرات تیز 
[ترجمه ترگمان]در بازی اول، این عمل باورکردنی، و اثرات تیز است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Very laudable, Leo, but hardly believable.
 [ترجمه گوگل]بسیار ستودنی، لئو، اما به سختی قابل باور است 
[ترجمه ترگمان]، خیلی عالی بود، لیو ولی باورکردنی نبود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. In addition, government policies need to be believable; banning cigarette advertising would almost certainly cut consumption.
 [ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیاست های دولت باید قابل باور باشد ممنوعیت تبلیغات سیگار به طور قطع مصرف را کاهش می دهد 
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، سیاست های دولت باید قابل باور باشد؛ ممنوعیت تبلیغات سیگار به طور قطع مصرف را کاهش خواهد داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Her story is told in a straightforward, believable fashion.
 [ترجمه گوگل]داستان او به شکلی ساده و قابل باور روایت می شود 
[ترجمه ترگمان]داستان او به شکلی ساده و باورکردنی به او گفته می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. And the manslaughter charges were much more believable, and would be harder to fight.
 [ترجمه گوگل]و اتهامات قتل عمد بسیار قابل باورتر بود و مبارزه با آن سخت تر بود 
[ترجمه ترگمان]و اتهام قتل بیشتر قابل باوره و مبارزه هم سخت تر میشه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید