belgium

/ˈbeldʒəm//ˈbeldʒəm/

شهر بلگراد (پایتخت صربستان)، کشور بلژیک (پایتخت: شهر بروکسل)، بلژیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a country on the North Sea, bordered by the Netherlands, Germany, and France.

جمله های نمونه

1. Belgium was the first European country to possess a fully-fledged rail network.
[ترجمه گوگل]بلژیک اولین کشور اروپایی بود که دارای یک شبکه ریلی کامل بود
[ترجمه ترگمان]بلژیک اولین کشور اروپایی بود که دارای یک شبکه راه آهن کاملا مجهز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd like to do a tour of Belgium on foot.
[ترجمه hasti] من دوست دارم پیاده به بلریک بروم
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک تور بلژیک را پیاده انجام دهم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم پیاده سفر به بلژیک را انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He moved to Belgium in 1990 to live with his son, who had been resident in Brussels since 196
[ترجمه گوگل]او در سال 1990 به بلژیک نقل مکان کرد تا با پسرش که از سال 196 در بروکسل زندگی می کرد زندگی کند
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹۰ به بلژیک رفت تا با پسرش که از سال ۱۹۶ در بروکسل ساکن بود زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Belgium only qualified doctors may practise alternative medicine.
[ترجمه گوگل]در بلژیک فقط پزشکان واجد شرایط می توانند طب جایگزین انجام دهند
[ترجمه ترگمان]در بلژیک تنها پزشکان واجد شرایط پزشکی جایگزین را تمرین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Belgium has two official languages.
[ترجمه گوگل]بلژیک دو زبان رسمی دارد
[ترجمه ترگمان]بلژیک دو زبان رسمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Belgium replied that she had always been faithful to her international obligations.
[ترجمه گوگل]بلژیک پاسخ داد که او همیشه به تعهدات بین المللی خود وفادار بوده است
[ترجمه ترگمان]بلژیک پاسخ داد که همیشه به تعهدات بین المللی خود وفادار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is a frequent traveller to Belgium.
[ترجمه گوگل]او یک مسافر مکرر به بلژیک است
[ترجمه ترگمان]او مسافری زیاد اهل بلژیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He emigrated to Belgium.
[ترجمه گوگل]او به بلژیک مهاجرت کرد
[ترجمه ترگمان]او به بلژیک مهاجرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They arrived in Belgium by airplane .
[ترجمه گوگل]آنها با هواپیما وارد بلژیک شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با هواپیما وارد بلژیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Belgium and Italy are playing in tonight's qualifier.
[ترجمه گوگل]بلژیک و ایتالیا در دیدار رده بندی امشب به مصاف هم می روند
[ترجمه ترگمان]بلژیک و ایتالیا در مسابقات انتخابی امشب بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We travelled through France and Belgium on our holidays.
[ترجمه گوگل]ما در تعطیلات خود از طریق فرانسه و بلژیک سفر کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در تعطیلات خود از طریق فرانسه و بلژیک سفر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ostend is the most important seaport in Belgium.
[ترجمه گوگل]اوستنده مهم ترین بندر بلژیک است
[ترجمه ترگمان]او the بندری در کشور بلژیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some companies in Belgium and France had paid bribes for the award of contracts.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها در بلژیک و فرانسه برای اعطای قراردادها رشوه پرداخت کرده بودند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت ها در بلژیک و فرانسه برای دریافت این جایزه رشوه پرداخت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. France knocked Belgium out .
[ترجمه گوگل]فرانسه بلژیک را حذف کرد
[ترجمه ترگمان]فرانسه بلژیک را سرنگون کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (kingdom of belgium) monarchy country in western europe
the kingdom of belgium is a country in north-west europe. it became an independent state in 1830. dutch is spoken in the north of belgium, called flanders. french is spoken in the south of the country, called wallonia. it was occupied by germany from 1940 to 1944. king baudouin (boudewijn) died in 1993 and was succeeded by his brother, albert ii. jean-luc dehaene, of the flemish christian social party (cvp) became prime minister in 1992. belgium exports steel, chemicals, and textiles. it is a member of the council of europe, the european union, and nato.

پیشنهاد کاربران

بپرس