beirut

/beˈruːt//ˌbeɪˈruːt/

شهر بیروت (پایتخت کشور لبنان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the seaport capital of Lebanon.

جمله های نمونه

1. David is now living in Beirut again after an enforced absence.
[ترجمه گوگل]دیوید اکنون پس از غیبت اجباری دوباره در بیروت زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]دیوید اکنون پس از یک غیبت اجباری دوباره در بیروت زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A newsflash from Beirut says some of the American diplomats have been kidnapped as hostage.
[ترجمه گوگل]یک خبر از بیروت می گوید که برخی از دیپلمات های آمریکایی به عنوان گروگان ربوده شده اند
[ترجمه ترگمان]A از بیروت می گوید که برخی از دیپلمات های آمریکایی به عنوان گروگان ربوده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Citizens of East Beirut went to ground in basements and shelters.
[ترجمه گوگل]شهروندان شرق بیروت در زیرزمین ها و پناهگاه ها به زمین رفتند
[ترجمه ترگمان]شهروندان شرق بیروت در زیرزمین و پناه گاه به زمین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But as the security situation in Beirut deteriorated, Spiro felt it was time to get out.
[ترجمه گوگل]اما با بدتر شدن وضعیت امنیتی در بیروت، اسپیرو احساس کرد که زمان آن رسیده است که از آنجا خارج شود
[ترجمه ترگمان]اما وقتی وضعیت امنیتی در بیروت وخیم شد، spiro احساس کرد که زمان آن رسیده است که بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Once in Beirut, all heavy weapons would be collected from the militias.
[ترجمه گوگل]پس از ورود به بیروت، تمام سلاح های سنگین از شبه نظامیان جمع آوری می شد
[ترجمه ترگمان]زمانی در بیروت، تمام سلاح های سنگین از شبه نظامیان جمع آوری خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I know that in Beirut I simply took my child through the checkpoints and delivered her at the school gates.
[ترجمه گوگل]می دانم که در بیروت به سادگی فرزندم را از پست های بازرسی بردم و او را در دروازه مدرسه تحویل دادم
[ترجمه ترگمان]من می دانم که در بیروت من به سادگی دخترم را از ایست های بازرسی بیرون بردم و او را در دروازه مدرسه تحویل دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Elsewhere in Beirut, gleaming steel and glass skyscrapers are rising.
[ترجمه گوگل]در جای دیگر بیروت، آسمان خراش های فولادی و شیشه ای درخشان در حال افزایش هستند
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر در بیروت، آسمان خراش های درخشان و آسمان خراش های شیشه ای در حال افزایش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During the fighting in Beirut large numbers of armed militiamen had appeared on the streets.
[ترجمه گوگل]در جریان نبرد در بیروت تعداد زیادی از شبه نظامیان مسلح در خیابان ها ظاهر شده بودند
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ در بیروت تعداد زیادی از شبه نظامیان مسلح در خیابان ها ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The violent street demonstration witnessed by Abercrombie in Beirut had been in protest at these electoral violations.
[ترجمه گوگل]تظاهرات خشن خیابانی که ابرکرومبی در بیروت شاهد آن بود در اعتراض به این تخلفات انتخاباتی بود
[ترجمه ترگمان]تظاهرات خیابانی خشونت بار که در بیروت شاهد آن بود، در اعتراض به این تخلفات انتخاباتی برگزار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Browse through the second-hand bookshops of Beirut or Jerusalem, however, and the ghosts begin to appear.
[ترجمه گوگل]با این حال، کتابفروشی های دست دوم بیروت یا اورشلیم را مرور کنید و ارواح ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال مرور در مورد کتابفروشی های دست دوم بیروت یا اورشلیم، با این حال، و ارواح شروع به ظاهر شدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was later to become owner of a Beirut company that dubbed educational films and translated technical books into Arabic.
[ترجمه گوگل]او بعداً صاحب شرکتی در بیروت شد که فیلم های آموزشی را دوبله می کرد و کتاب های فنی را به عربی ترجمه می کرد
[ترجمه ترگمان]او بعدها صاحب یک شرکت در بیروت شد که فیلم های آموزشی را دوبله کرد و کتاب های فنی را به عربی ترجمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Sheila na gigh which now resembled Beirut on a bad day.
[ترجمه گوگل]شیلا نا گیگی که حالا شبیه بیروت در روز بد بود
[ترجمه ترگمان]یه روز بد \"شیلا na\" که الان به \"بیروت\" شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So like many others, my father went to Beirut to get away.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مانند بسیاری دیگر، پدرم برای فرار به بیروت رفت
[ترجمه ترگمان]پس مانند بسیاری از افراد دیگر، پدرم به بیروت رفت تا از آنجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The 69-year-old photograph shows him arriving in Beirut in the aftermath of the First World War.
[ترجمه گوگل]عکس 69 ساله او را در حال ورود به بیروت پس از جنگ جهانی اول نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این عکس ۶۹ ساله نشان می دهد که او پس از جنگ جهانی اول وارد بیروت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital of lebanon
beirut is the capital of lebanon and its largest city. population: 1,500,000 (1985).

پیشنهاد کاربران

بپرس