being held

انگلیسی به انگلیسی

• being gripped, being kept, being retained; being supported; being detained

پیشنهاد کاربران

معتقد بودن {به آن چیز}، باورمند بودن {به آن چیز}
برگزار شدن
بازداشت شدن، نگه داشته شدن
مسئولیت به عهده گرفتن
Being held چی معنی

بپرس