behove

/bɪˈhoʊv//bɪˈhəʊv/

معنی: شایسته بودن، امدن به، واجب بودن، فرض بودن، اقتضاء کردن
معانی دیگر: فر­ بودن، درمورد لباس امدن به

جمله های نمونه

1. It behoves us to help the needy.
[ترجمه گوگل]بر ما واجب است که به نیازمندان کمک کنیم
[ترجمه ترگمان]به ما حق می دهد که به افراد نیازمند کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It would behove you to take better care of your health.
[ترجمه گوگل]بهتر است مراقب سلامتی خود باشید
[ترجمه ترگمان]به نفعته که از سلامتی خودت مراقبت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It behoves us to think of these dangers.
[ترجمه گوگل]بر ما واجب است که به این خطرات فکر کنیم
[ترجمه ترگمان]این به ما کمک می کند که به این خطرات فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Perseverance is a quality that behoves in a scientist.
[ترجمه گوگل]پشتکار صفتی است که در یک دانشمند شایسته است
[ترجمه ترگمان]مداومت کیفیتی است که به یک دانشمند تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It behoves us to study these findings carefully.
[ترجمه گوگل]بر ما واجب است که این یافته ها را به دقت مطالعه کنیم
[ترجمه ترگمان]به ما اجازه می دهد که این یافته ها را به دقت مطالعه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It ill behoves her to criticize her colleagues.
[ترجمه گوگل]بد نیست که از همکارانش انتقاد کند
[ترجمه ترگمان]بر او شرط می بندم که از همکارانش انتقاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So it behoves you to be wary when planting.
[ترجمه گوگل]بنابراین لازم است هنگام کاشت مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]بنابراین به شما توصیه می کند که هنگام کاشت محتاط باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of course, it behoves the legislator to distinguish the categories logically and justly.
[ترجمه گوگل]البته شارع بر آن است که مقولات را به طور منطقی و عادلانه تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]البته، به قانونگذار اجازه می دهد تا دسته ها را به طور منطقی و عادلانه تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Filling stations are rarities: it behoves car owners to keep a watch on their reserves of petrol.
[ترجمه گوگل]پمپ بنزین‌ها نادر هستند: صاحبان خودرو موظفند مراقب ذخایر بنزین خود باشند
[ترجمه ترگمان]پر کردن ایستگاه های Filling: این اقلام کمیاب هستند: به صاحبان خودرو اجازه می دهد تا بر ذخایر بنزین خود نظارت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It behoves the sceptics among us to listen and argue rather than to whoop with delight at the superficial difficulties.
[ترجمه گوگل]به شکاکان در میان ما واجب است که گوش کنند و بحث کنند نه اینکه از مشکلات ظاهری با لذت فریاد بزنند
[ترجمه ترگمان]این موضوع باعث شد که افراد بدبین به گوش دادن و بحث کردن با شادی از مشکلات سطحی، گوش دهند و بحث کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That is their secret, and will remain so; it behoves us not to pry, only to speculate in passing.
[ترجمه گوگل]این راز آنهاست و همینطور خواهد ماند بر ما واجب است که فضولی نکنیم، فقط گذراً حدس بزنیم
[ترجمه ترگمان]این راز آن ها است و همین طور باقی خواهد ماند؛ بر ما بر این است که فضولی نکنیم، فقط برای این که از آن عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some of them will be described soon; but first, as always, it behoves us to study their data.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها به زودی شرح داده خواهد شد اما ابتدا، مثل همیشه، این وظیفه ماست که داده های آنها را مطالعه کنیم
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به زودی توصیف خواهند شد؛ اما اول، مثل همیشه، ما را مجبور می کند تا داده های آن ها را بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Considering that a World Cup is looming it will not behove the Brazil forward to spend the spring as a passenger.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه جام جهانی در راه است، مهاجم برزیلی نباید بهار را به عنوان مسافر بگذراند
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه جام جهانی در حال افزایش است، برزیل را به جلو نخواهد برد تا بهار را به عنوان یک مسافر در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Again, this field of study has remained relatively neglected, and it would behove future researchers to devote more attention to the phenomenon of neo-virginity.
[ترجمه گوگل]باز هم، این زمینه مطالعاتی نسبتاً نادیده گرفته شده است، و باید محققان آینده توجه بیشتری را به پدیده نو باکرگی معطوف کنند
[ترجمه ترگمان]دوباره، این زمینه از مطالعه نسبتا مورد غفلت قرار گرفته است، و محققان آینده را مجبور می کند تا توجه بیشتری به پدیده بکارت neo کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شایسته بودن (فعل)
merit, fit, adequate, behoove, behove, beseem

امدن به (فعل)
behoove, behove, become

واجب بودن (فعل)
behoove, behove

فرض بودن (فعل)
behoove, behove

اقتضاء کردن (فعل)
behoove, behove

انگلیسی به انگلیسی

• be worthwhile for; be considered as proper according to moral standards (alternate spelling for behoove)

پیشنهاد کاربران

بپرس