beholden

/bɪˈhoʊldən//bɪˈhəʊldən/

معنی: مدیون، مرهون، زیر بار منت
معانی دیگر: مرهون، مدیون، زیر بار منت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: indebted for favors or material aid; obligated.
مشابه: bound, indebted

- He dislikes being beholden to anyone.
[ترجمه حامد] او دوست ندارد مدیون کسی باشد
|
[ترجمه گوگل] او دوست ندارد که در اختیار کسی باشد
[ترجمه ترگمان] دوست ندارد کسی به کسی مدیون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. i am beholden to you for all the help you gave to my brother
به خاطر کمک هایی که به برادرم کردید خود را مدیون شما می دانم.

2. TAll mankind are beholden to him that is kind to the good.
[ترجمه گوگل]همه افراد قدبلند در نظر کسی هستند که با نیکوکاران مهربان هستند
[ترجمه ترگمان]هر نوع بشر به او مدیون است و نسبت به او مهربان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tall mankind are beholden to him that is kind to the good.
[ترجمه گوگل]انسانهای قدبلند در نظر کسی هستند که با نیکوکاران مهربان باشند
[ترجمه ترگمان]مرد قد بلند به او مدیون است که به نفع اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I hate feeling beholden to anyone.
[ترجمه گوگل]من از اینکه به کسی وابسته باشم متنفرم
[ترجمه ترگمان]از این که به کسی مدیون باشم متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were much beholden to him for his kindness.
[ترجمه گوگل]ما به خاطر مهربانی اش بسیار مورد توجه او بودیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر مهربانی او خیلی به او علاقمند بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wanted to be independent and beholden to no one.
[ترجمه گوگل]او می خواست مستقل باشد و وابسته به هیچ کس نباشد
[ترجمه ترگمان]می خواست مستقل باشد و به هیچ کس مدیون نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She didn't like to be beholden to anyone.
[ترجمه گوگل]او دوست نداشت که وابسته به کسی باشد
[ترجمه ترگمان]دوست نداشت کسی به کسی مدیون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are not beholden to the dominant Burton / Brown Democratic machine.
[ترجمه گوگل]آنها وابسته به ماشین غالب برتون/براون دموکرات نیستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مدیون ماشین دموکرات اصلی برتون \/ Brown نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Being beholden to anybody was not part of Dominic's grand strategy.
[ترجمه گوگل]وابسته بودن به کسی بخشی از استراتژی بزرگ دومینیک نبود
[ترجمه ترگمان]مدیون کسی که به هیچ کس مدیون نبود، بخشی از استراتژی بزرگ دومینیک نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet most judges I know are beholden to Power-by that I mean unalterably pledged to the dominant force of the system.
[ترجمه گوگل]با این حال، اکثر قضاتی که من می شناسم، به پاور-بای پایبند هستند که منظورم این است که به طور غیرقابل تغییری در برابر نیروی مسلط سیستم تعهد کرده اند
[ترجمه ترگمان]با این حال بسیاری از قضات که من می دانم به قدرت مدیون هستند - به این معنا که unalterably متعهد به نیروی غالب سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Seniority reform made committee chairmen more beholden to their party and its leaders and other innovations carried this process further.
[ترجمه گوگل]اصلاحات ارشد باعث شد که رؤسای کمیته ها بیشتر وابسته به حزب و رهبران آن باشند و سایر نوآوری ها این روند را بیشتر کردند
[ترجمه ترگمان]اصلاحات Seniority باعث شد که روسای کمیته بیشتر به حزب خود و رهبران آن و نوآوری های دیگر این فرآیند را بیشتر هدایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I don't like to be beholden to anybody, I like to be my own boss.
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم وابسته به کسی باشم، دوست دارم رئیس خودم باشم
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم به کسی مدیون باشم، دوست دارم رئیس خودم باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mainstream left was beholden to its militants, union friends and class warriors.
[ترجمه گوگل]جریان اصلی چپ وابسته به مبارزان، دوستان اتحادیه و جنگجویان طبقاتی خود بود
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی سمت چپ به شبه نظامیان آن، دوستان اتحادیه ها و جنگجویان طبقه وابسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am beholden to you for your advice.
[ترجمه گوگل]من برای مشاوره شما در خدمت شما هستم
[ترجمه ترگمان]من به نصیحت شما مدیون شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدیون (صفت)
beholden, indebted

مرهون (صفت)
beholden, indebted

زیر بار منت (صفت)
beholden

انگلیسی به انگلیسی

• indebted, in debt, obligated
if you are beholden to someone, you feel that you have a duty to them because they have helped you; a formal word.

پیشنهاد کاربران

در اختیارِ
Beholden /bɪˈhəʊldən/ ( adj - predicative ) – meaning indebted; obliged; under a moral obligation. ( Collins Dictionary )
بدهکار ( هم از نظر اخلاقی و هم از نظر مالی ) ؛ مدیون؛ زیر دِیْنِ کسی بودن؛ موظف؛ تحت یک تعهد اخلاقی بودن؛ وام دار؛ مرهون؛ مشغول الذمه؛ مقروض
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
He was beholden to Eddie for financing the project.
او برای تأمین مالی پروژه به اَدی بدهکار بود.
Example 2: 👇
I don't like to be beholden to anybody.
من دوست ندارم مقروض به کسی ( مدیون کسی ) باشم.
Example 3: 👇
TRACY: There aren’t any rules about human beings, that’s all!—You’re teaching me things, Professor; this is new to me. Thanks, I am beholden to you.
* The Philadelphia Story - by Philip Barry
تریسی: هیچ قانونی در مورد انسان ها وجود ندارد، همین! و این مطلب برای من تازگی دارد. شما چیزهای جدیدی را به من یاد میدهید، استاد. من برای یادگیری این مطالب جدید، مرهون آموزش شما هستم.
متن انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری

beholden
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/beholden
make someone feel beholden
یعنی :
سر کسی منت گذاشت
زیر بار منت،
مدیون
Tuberville regularly touted his lack of political experience on the campaign trail as evidence he wasn't beholden to the permanent political class in Washington
متعهد، ملتزم، پاسخگو در برابر،
the prime minister becomes beholden to the parliament. . .

بپرس