• (1)تعریف: to deceive or cheat by using guile. • مشابه: bait, double-talk
- Don't be beguiled by his innocent look.
[ترجمه کوثر] گول ظاهر معصومش رو نخور.
|
[ترجمه گوگل] فریب نگاه معصومانه او را نخورید [ترجمه ترگمان] با نگاه معصومانه خود مرا فریب نده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We were beguiled of a large sum of money.
[ترجمه MFI] ما با مقدار زیادی پول گول خوردیم.
|
[ترجمه گوگل] ما را فریفته مقدار زیادی پول کردند [ترجمه ترگمان] پول زیادی بدست آوردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to cause to be distracted, as by charm, flattery, or the like. • مترادف: enchant • مشابه: charm, double-talk, lull
- Her beauty beguiled him, and he could not think of a single word to say.
[ترجمه گوگل] زیبایی او او را فریفته کرد و نمی توانست حتی یک کلمه برای گفتن فکر کند [ترجمه ترگمان] زیبایی اش او را فریب داد و حتی یک کلمه هم برای گفتن نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: to give pleasure by charming. • مترادف: enchant • مشابه: allure, amuse, bewitch, charm
- She beguiled the audience with her graceful movements.
[ترجمه شان] او با حرکت های موزون ( دلپذیر ) خود، تماشاگران را مسحور کرد.
|
[ترجمه گوگل] او با حرکات برازنده خود حضار را فریب می داد [ترجمه ترگمان] با حرکات موزون خود تماشاچیان را فریب می داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The teacher used to beguile her pupils with fairy tales.
[ترجمه گوگل]معلم شاگردانش را با افسانه ها فریب می داد [ترجمه ترگمان]معلم برای گول زدن شاگردان خود با قصه های پریان به کار می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nothing can beguile the old man.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند پیرمرد را فریب دهد [ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند پیرمرد را فریب دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Beijing has a multitude of attractions to beguile the foreign tourist.
[ترجمه گوگل]پکن جاذبه های زیادی برای فریب دادن گردشگران خارجی دارد [ترجمه ترگمان]پکن از جاذبه های بسیاری برای فریب گردشگران خارجی برخوردار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He used his newspapers to beguile the readers into buying shares in his company.
[ترجمه گوگل]او از روزنامه هایش برای فریب دادن خوانندگان به خرید سهام شرکتش استفاده می کرد [ترجمه ترگمان]او از روزنامه ها برای تشویق خوانندگان به خرید سهام در شرکت خود استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Games are usually used to beguile small children.
[ترجمه گوگل]بازی ها معمولا برای فریب دادن کودکان کوچک استفاده می شوند [ترجمه ترگمان]بازی های معمولا برای گول زدن کودکان کوچک به کار می روند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They are playing cards to beguile the time.
[ترجمه گوگل]آنها برای فریب زمان ورق بازی می کنند [ترجمه ترگمان]آن ها برای گذراندن وقت ورق بازی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tapestries continue to beguile all those who visit the cathedral.
[ترجمه گوگل]ملیله ها همچنان همه کسانی را که از کلیسای جامع بازدید می کنند فریب می دهند [ترجمه ترگمان]The برای گول زدن همه کسانی که از کلیسای جامع دیدن می کنند، به راه خود ادامه می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They sang songs to beguile the long winter evenings.
[ترجمه گوگل]آنها برای فریب شب های طولانی زمستان آهنگ می خواندند [ترجمه ترگمان]برای گذراندن شب های طولانی زمستانی آواز می خواندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Beguile sb. into doing sth.
[ترجمه گوگل]گول sb به انجام sth [ترجمه ترگمان]beguile کردن کار کردن را انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To beguile some of the time in Malvern, they went to the cinema.
[ترجمه گوگل]برای فریب دادن برخی اوقات در مالورن، آنها به سینما رفتند [ترجمه ترگمان]برای گذراندن بعضی از وقت در Malvern به سینما می رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When dreams of your presence slumbers beguile.
[ترجمه گوگل]وقتی رویاهای حضور شما در خواب فرو می رود [ترجمه ترگمان]وقتی که خواب وجود شما را در خواب می بینم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I see that men still know how to beguile us women with false words.
[ترجمه شان] می بینم که مردان همچنان ما زنان را با کلمات دروغین فریب می دهند.
|
[ترجمه گوگل]من می بینم که مردها هنوز هم می دانند چگونه ما زنان را با کلمات دروغ فریب دهند [ترجمه ترگمان]می بینم که مردان هنوز نمی دانند که چگونه با کلمات دروغین زنان را فریب دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When dreams of your presence my slumbers beguile.
[ترجمه گوگل]وقتی خواب حضور تو را در خواب می بینم، خوابم را فریب می دهد [ترجمه ترگمان]پس از آن که خواب خواب مرا در خواب دید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And this I say, lest any man should beguile you with enticing words.
[ترجمه گوگل]و این را می گویم که مبادا کسی شما را با کلمات فریبنده فریب دهد [ترجمه ترگمان]و من می گویم که مبادا هر مردی با این کلمات فریبنده، شما را فریب دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Whose fresh repair if now thou not renewest, beguile the world, unless some mother.
[ترجمه گوگل]که تعمیر تازه اش را اگر اکنون تجدید نکنی، دنیا را فریب بده، مگر اینکه مادری [ترجمه ترگمان]اگر کسی مادر را فریب دهد، این تعمیر تازه برای چه کسی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• mislead, deceive; entertain; enchant, charm; entice, persuade if someone or something beguiles you, they trick you into doing something stupid, especially by making it seem attractive.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To charm or enchant someone, often in a deceptive way ✨ 🔍 مترادف: Deceive ✅ مثال: She was beguiled by his charming smile.
Beguile is a verb that means to charm or deceive someone in a pleasant or pleasant - seeming way. فریب دادن یا گول زدن شخصی به شیوه ای خوشایند یا به ظاهر دلپذیر. مثال؛ "The politician beguiled the crowd with his smooth words and promises of a better future. " ... [مشاهده متن کامل]
"The magician beguiled the audience with his slight of hand and charming demeanor. " "She was beguiled by the salesman's pitch, and ended up buying a car she couldn't afford. "
کمک کردن به اینکه زمان با خوشی بگذرد؛ افسون کردن؛ اغفال کردن؛ فریفتن؛ مسحور کردن؛ گول زدن
فریب دادن
لانگمن دیکشنری : ۱ _ مجذوب کردن ، اغفال کردن Charm ۲ _ گول زدن Deceive ; cheat