beggarly

/ˈbeɡəli//ˈbeɡəli/

معنی: گدامنش، گداوار، از روی پستی
معانی دیگر: گدا، سائل، دریوزه گر، (انگلیس - محبت یا شوخی آمیز) فلان فلان شده، گدا کردن، مسکین کردن، بی چیز کردن، بیان ناپذیر، تهیدست، مستمند، لات، ونگ، پست، دوره گرد، بینوا، مسکینانه، بیچاره، ندار، بی ارزش، نابسنده، ناچیز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: beggarliness (n.)
(1) تعریف: extremely poor or unkempt; like a beggar.
مشابه: mendicant

- With his beggarly appearance, no one would hire him.
[ترجمه گوگل] با ظاهر گدایی اش هیچکس او را استخدام نمی کرد
[ترجمه ترگمان] با ظاهر beggarly هیچ کس او را استخدام نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: very inadequate; measly.
مشابه: niggardly, pitiful

- They couldn't make ends meet on the beggarly wages they earned.
[ترجمه گوگل] آنها نمی توانستند با دستمزدهای گدایی که به دست می آوردند امرار معاش کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها نمی توانستند با حقوق beggarly که به دست می آوردند با یکدیگر ملاقات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a beggarly wage
مزد بسیار کم

2. This doesn't beggarly that you charge to allocution to or flirt with anytimey girl, but don't avoid them or treat them abolishively.
[ترجمه گوگل]این گدایی نیست که شما در هر زمان با دختری ارتباط برقرار کنید یا با او معاشقه کنید، اما از آنها دوری نکنید و با آنها رفتاری انحرافی نکنید
[ترجمه ترگمان]این به این معنی نیست که تو برای موعظه با دختر anytimey شکایت می کنی، اما از اونا دوری نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was only the beggarly priests' sons and thieves made a good thing of it. . . . "Count Ilya Andreitch, smiling blandly, nodded his head in approval. "
[ترجمه گوگل]فقط پسران و دزدان کشیشان گدا کار خوبی کردند کنت ایلیا آندریچ با لبخند ملایمی سرش را به نشانه تایید تکان داد
[ترجمه ترگمان]کنت ایلیا آندره ئیچ، که لبخند مهرآمیزی بر لب داشت، سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت: \" این فقط the beggarly بود که دزد و دزد چیز خوبی از آن ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He’d also become Naomi’s slave and part-time beggarly brother.
[ترجمه گوگل]او همچنین برده و برادر گدای پاره وقت نائومی شده بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین برده s و برادر پاره وقت Naomi شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Remy: Yeah, anyone can cook. That doesn't beggarly anyone should.
[ترجمه گوگل]رمی: بله، هر کسی می تواند آشپزی کند این گدایی نیست که کسی نباید
[ترجمه ترگمان]آره، هر کسی میتونه آشپزی کنه به این معنی نیست که کسی باید این کار رو بکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Master Blifil called Tom a beggarly bastard.
[ترجمه گوگل]استاد بلیفیل تام را حرامزاده گدا خطاب کرد
[ترجمه ترگمان]آقای بلای فیل پسر حرامزاده را به نام تام صدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keep your shirt on. He didn't beggarly to affront you. That's just the way he allocutions.
[ترجمه گوگل]پیراهنت را نگه دار او با التماس به شما توهین نکرد این فقط راهی است که او تخصیص می دهد
[ترجمه ترگمان] لباست رو بپوش اون به تو اهانت نکرده بود این تنها راهیه که اون بلده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What will the euro beggarly for customers?
[ترجمه گوگل]یورو چه چیزی برای مشتریان گداخته خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]یورو beggarly برای مشتریان چه خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even more be struggle on beggarly line.
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر در خط گدا مبارزه کنید
[ترجمه ترگمان] حتی بیشتر از این که تو beggarly دست و پا بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I beggarly you eat too abundant, and you don't yield abundant exercise.
[ترجمه گوگل]متأسفانه زیاد غذا می خورید و زیاد ورزش نمی کنید
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که زیاد زیادی غذا نمی خوری، و ورزش زیادی هم نخواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However this kind of beggarly state can make more heroic dreams undone only.
[ترجمه گوگل]با این حال، این نوع حالت گدایی تنها می تواند رویاهای قهرمانانه بیشتری را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]با این حال این نوع از دولت beggarly می تواند رویاهای قهرمانانه بیشتری به بار آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We can only offer you a beggarly two hundred pounds to start with.
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانیم برای شروع یک دویست پوند به شما پیشنهاد دهیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط می تونیم به شما دویست پوند پول بدیم تا از اول شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When my beggarly heart sits crouched.
[ترجمه گوگل]وقتی قلب گدای من خمیده می نشیند
[ترجمه ترگمان]وقتی قلب beggarly خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You beggarly the added companies alteration timber?
[ترجمه گوگل]شما گداخته اضافه شده شرکت چوب تغییر؟
[ترجمه ترگمان]شما beggarly و timber را alteration؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گدامنش (صفت)
beggarly

گداوار (قید)
beggarly

از روی پستی (قید)
meanly, beggarly

انگلیسی به انگلیسی

• like a beggar; poor; mean
a sum of money that is beggarly is very small and not at all generous.

پیشنهاد کاربران

بپرس