begetter

/bɪˈɡetər//bɪˈɡetə/

معنی: مولد، وجوداور، ولد
معانی دیگر: وجود اور، ولد، مولد

جمله های نمونه

1. Elvis Presley was the true begetter of modern youth culture.
[ترجمه گوگل]الویس پریسلی سازنده واقعی فرهنگ مدرن جوانان بود
[ترجمه ترگمان]الویس پریسلی یک فرهنگ واقعی فرهنگ مدرن جوانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Thames, the begetter of commerce, is also the most visible harbor for the miseries which a commercial civilization can induce.
[ترجمه گوگل]تیمز، مبتکر تجارت، همچنین قابل مشاهده ترین بندر برای مصائبی است که یک تمدن تجاری می تواند ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]رود تمز، که begetter بازرگانی است، مهم ترین بندرگاه برای the است که یک تمدن تجاری می تواند آن را برانگیزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So they spoke; the bearer, begetter, the makers, modellers - and a sovereign plumed serpent - they sought and discovered what was needed for human flesh.
[ترجمه گوگل]پس سخن گفتند; حامل، پدیدآورنده، سازندگان، مدل سازان - و یک مار پر از قدرت حاکم - آنها آنچه را که برای گوشت انسان لازم بود جستجو و کشف کردند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها صحبت کردند؛ حامل، begetter، the و یک افعی پر دار و یک افعی پر دار به جست و جوی گوشت انسان پی بردند و کشف کردند که برای گوشت انسان چه چیزی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kindness is ever the begetter of kindness.
[ترجمه گوگل]مهربانی همیشه زاینده مهربانی است
[ترجمه ترگمان]مهربانی و مهربانی همیشه مهربانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A Bradshaw board carries locked within its smooth husk the seed of its begetter.
[ترجمه گوگل]یک تخته برادشاو دانه مولد خود را در پوسته صاف خود حمل می کند
[ترجمه ترگمان]یک کشتی بردشاو در پوسته صاف آن تخم of را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And so, after eight concerts, 32 sonatas and 101 movements, we came to the conclusion of this extraordinary cycle, with 000 people on their feet cheering the begetter of it all.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب، پس از هشت کنسرت، 32 سونات و 101 موومان، به پایان این چرخه خارق‌العاده رسیدیم که 000 نفر روی پاهای خود را تشویق کردند
[ترجمه ترگمان]و بنابراین بعد از هشت کنسرت، ۳۲ سونات و ۱۰۱ حرکات، ما به پایان این چرخه فوق العاده رسیدیم، با ۰۰۰ نفر که بر روی پاهای خود هلهله می کردند و همه را تشویق می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Since the party's preferred historical narrative casts it as the only begetter of China's liberation and subsequent rise, this awkward complication is hard to overlook.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که روایت تاریخی ترجیحی حزب، آن را تنها پدیدآورنده آزادی چین و ظهور متعاقب آن می‌داند، نادیده گرفتن این عارضه ناخوشایند دشوار است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که روایت تاریخی ارجح آن را تنها به عنوان تنها begetter از آزادی چین و افزایش بعدی در نظر می گیرد، این مساله دشوار به سختی نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مولد (اسم)
begetter, generator, producer, generatrix, birthplace, time of birth

وجوداور (اسم)
begetter

ولد (اسم)
begetter, son

انگلیسی به انگلیسی

• one who begets

پیشنهاد کاربران

بپرس