عبارت ( phrase )
• : تعریف: to assume as true a conclusion to an argument and then present that conclusion as proof.
بررسی کلمه
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
فرهنگ معاصر پویا، محمدرضا باطنی:
مصادره به مطلوب کردن، ( چیزی را بدیهی فرض کردن )
*
فرهنگ آکسفورد:
1. سوالی را مطرح کردن، پرسشی پیش آوردن
( of a fact or action ) raise a question or point that has not been dealt with; invite an obvious question.
... [مشاهده متن کامل]
"some definitions of mental illness beg the question of what constitutes normal behavior"
2. مصادره به مطلوب، بدیهی فرض کردن
assume the truth of an argument or proposition to be proved, without arguing it.
مصادره به مطلوب کردن، ( چیزی را بدیهی فرض کردن )
*
فرهنگ آکسفورد:
1. سوالی را مطرح کردن، پرسشی پیش آوردن
... [مشاهده متن کامل]
2. مصادره به مطلوب، بدیهی فرض کردن
این سؤال را پیش میآورد، این پرسش را مطرح میکند
... [مشاهده متن کامل]
برخی مفاهیم مرتبط با بیماری ذهنی این پرسش را مطرح میکند که رفتار طبیعی چه شاخصه هایی دارد.
مطرح شدن سوال
سوالی را مطرح کردن
سوال خاصی مطرح کردن
سوالی را مطرح کردن
سوال خاصی مطرح کردن
خود را به کوچه علی چپ زدن . سوال را با سوال جواب دادن
1 - سؤالی را مطرح کردن، مسأله خاصی را بوجود آوردن، پرسش خاصی را مطرح کردن!
مثال:
If he has a great job but is always broke, it begs the question of where the money is going?
اگر او یک شغل خوب دارد اما همیشه آس و پاس است، این سؤال مطرح می شود که پولها کجا می روند?
... [مشاهده متن کامل]
2 - طفره رفتن از جواب، ماستمالی کردن، از زیر جواب در رفتن!
مثال:
A: Why do two lines that are equidistant from one another never meet?
B: Because they are parallel
A: You are begging the question
نفر اول: چرا دوتا خط که به فاصله مساوی از یکدیگر هستند هیچوقت بهم برخورد نمیکنند?
نفر دوم: چون آنها موازی هستند.
نفر اول: تو داری از جواب دادن طفره میری?
3 - فرضی را مسلم دانستن، مصادره به مطلوب کردن، چیزی را بدیهی فرض کردن، نکته مورد بحث را مسلم فرض کردن، ( در منطق ) بدون ثابت کردن چیزی آن را صادق فرض کردن و مبنای استدلال یا اظهار بعدی قرار دادن!
مثال:
Shopping now for a dress to wear to the ceremony is really begging the question - she hasn't been invited yet
خرید حال حاضر یک لباس برای پوشیدن در مراسم، این مسأله که او هنوز دعوت نشده است را بدیهی میکند! /این فرضیه را مسلم میکند که او هنوز دعوت نشده است!
مثال:
اگر او یک شغل خوب دارد اما همیشه آس و پاس است، این سؤال مطرح می شود که پولها کجا می روند?
... [مشاهده متن کامل]
2 - طفره رفتن از جواب، ماستمالی کردن، از زیر جواب در رفتن!
مثال:
نفر اول: چرا دوتا خط که به فاصله مساوی از یکدیگر هستند هیچوقت بهم برخورد نمیکنند?
نفر دوم: چون آنها موازی هستند.
نفر اول: تو داری از جواب دادن طفره میری?
3 - فرضی را مسلم دانستن، مصادره به مطلوب کردن، چیزی را بدیهی فرض کردن، نکته مورد بحث را مسلم فرض کردن، ( در منطق ) بدون ثابت کردن چیزی آن را صادق فرض کردن و مبنای استدلال یا اظهار بعدی قرار دادن!
مثال:
خرید حال حاضر یک لباس برای پوشیدن در مراسم، این مسأله که او هنوز دعوت نشده است را بدیهی میکند! /این فرضیه را مسلم میکند که او هنوز دعوت نشده است!
طفره رفتن از جواب دادن
مصادره به مطلوب
طفره رفتن