معادل های فارسی:"قبل از اینکه به دنیا بیایی""زمانی که هنوز حتی پدرت هم به داشتن فرزند فکر نمی کرد""خیلی قبل تر از اینکه وجود داشته باشی"مثال:That happened long before you were a twinkle in your father’s eye.
این اتفاق خیلی قبل از اینکه به دنیا بیایی افتاده است.
این اتفاق خیلی قبل از اینکه به دنیا بیایی افتاده است.