before i knew it

انگلیسی به انگلیسی

• before i realized what was happening, suddenly

پیشنهاد کاربران

تا بجنبی، تا به خودت بیایی، خیلی زود، در یک چشم بر هم زدن
قبل از اینکه بفهمم چی شده

بپرس