befool

/bɪˈfuːl//bɪˈfuːl/

معنی: گول زدن، دست انداختن، مسخره کردن، تحمیق کردن
معانی دیگر: خرکردن، اغوا کردن

جمله های نمونه

1. The confidence man befooled the innocent.
[ترجمه گوگل]مرد اعتماد به نفس بی گناه را فریب داد
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس آن مرد بی گناه را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some of the bureaucrats befooled the masses.
[ترجمه گوگل]برخی از بوروکرات ها توده ها را فریب دادند
[ترجمه ترگمان]برخی از مامورین دولتی در میان توده ها به هم تنه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your degrees can befool people, may even befool yourself, but you cannot have the joy, the blissfulness, the peace, the silence, the compassion of a Gautam Buddha.
[ترجمه گوگل]مدارک تحصیلی شما می تواند مردم را فریب دهد، حتی ممکن است خودتان را فریب دهد، اما نمی توانید شادی، سعادت، آرامش، سکوت، شفقت یک گوتام بودا را داشته باشید
[ترجمه ترگمان]درجات شما می تواند مردم را تحت تاثیر قرار دهد، حتی ممکن است خود را فریب دهد، اما شما نمی توانید لذت، آرامش، آرامش، آرامش، دلسوزی و دلسوزی یک Gautam را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is the comment of the trash film befool the Shakepeare's opus in the American's humorous way.
[ترجمه گوگل]این کامنت فیلم سطل زباله است که به شیوه طنز آمریكایی ها نمایشنامه شكسپیر را فریب می دهد
[ترجمه ترگمان]این اظهار نظر در مورد فیلم \"Shakepeare\" است که به شیوه ای خنده دار آمریکایی به نمایش در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This idiom originally meant to befool others with tricks. Later it is used to mean to keep changing ones' mind.
[ترجمه گوگل]این اصطلاح در اصل به معنای فریب دادن دیگران با ترفندها بود بعداً به معنای مدام تغییر عقیده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این اصطلاح در اصل به این معنی بود که دیگران را گول بزند بعدا از آن برای تغییر ذهن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't befool Mother Nature.
[ترجمه گوگل]مادر طبیعت را گول نزنید
[ترجمه ترگمان]مادر طبیعت را فریب نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Iran the same mischievous propaganda is at work to befool the rather ignorant—or less knowledgeable—public that it poses a threat and is a fanatic, terrorist country.
[ترجمه گوگل]در ایران نیز همین تبلیغات شیطنت آمیز برای فریب دادن مردم نسبتاً ناآگاه - یا کمتر آگاه - انجام می شود که تهدیدی است و کشوری متعصب و تروریستی است
[ترجمه ترگمان]در ایران همان تبلیغات شیطنت آمیز در تلاش است تا مردم نادان یا کم تر مطلع باشند که این یک تهدید محسوب می شود و یک کشور متعصب و تروریست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گول زدن (فعل)
renege, con, fool, cheat, gyp, hustle, dodge, rig, bamboozle, outwit, deceive, defraud, dupe, cajole, hoax, gouge, befool, beguile, entrap, gull, gum, hocus, rogue, gaff, swindle, thimblerig, chouse, jockey, finagle, fob, wheedle

دست انداختن (فعل)
flout, game, fool, ridicule, put on, kid, banter, spoof, hoax, gibe, befool, mock, bullyrag, lark, laverock

مسخره کردن (فعل)
quiz, kid, befool, mock, jape, satirize

تحمیق کردن (فعل)
befool

انگلیسی به انگلیسی

• trick, deceive

پیشنهاد کاربران

بپرس