صفت ( adjective )
• : تعریف: suitable or appropriate, often with respect to a particular situation or sphere of conduct.
• متضاد: unbecoming
• مشابه: becoming
• متضاد: unbecoming
• مشابه: becoming
- remarks befitting a convention of gossip columnists
[ترجمه گوگل] اظهاراتی که در خور یک گردهمایی ستون نویسان شایعه ساز است
[ترجمه ترگمان] که در خور یک شایعه شایعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] که در خور یک شایعه شایعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- befitting attire for a middle-school student
[ترجمه گوگل] لباس مناسب برای دانش آموز راهنمایی
[ترجمه ترگمان] مناسب لباس برای دانش آموز متوسطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مناسب لباس برای دانش آموز متوسطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید