1. dr. keivan's beeper
بیپر (پیجر) دکتر کیوان
2. His beeper sounded and he picked up the telephone.
 [ترجمه گوگل]بوق او به صدا درآمد و تلفن را برداشت 
[ترجمه ترگمان]صدای beeper به گوش رسید و گوشی تلفن را برداشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Only the beeper that goes off three times in three hours steals his attention.
 [ترجمه گوگل]فقط صدای بیپری که در سه ساعت سه بار خاموش می شود توجه او را می دزدد 
[ترجمه ترگمان]فقط the که سه بار در عرض سه ساعت حرکت می کند توجهش را به من جلب می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He said, when he got the beeper.
5. Sure I know kids are into thum beeper shits right now.
 [ترجمه گوگل]مطمئناً میدانم که بچهها در حال حاضر علاقهمند هستند 
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که من می دونم که بچه ها الان تو thum beeper هستن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. And then you can always keep your beeper.
 [ترجمه گوگل]و سپس شما همیشه می توانید بیپر خود را نگه دارید 
[ترجمه ترگمان]و تو همیشه میتونی beeper رو نگه داری 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Yo mama so fat when her beeper goes off, people thought she was backing up.
 [ترجمه گوگل]مامان خیلی چاق وقتی بیپرش خاموش میشود، مردم فکر میکردند که دارد پشتیبان میگیرد 
[ترجمه ترگمان]مامان وقتی که her خاموش می شد، مردم فکر می کردند که او دارد از خواب بیدار می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The beeper operators are very busy. You'd better make what you want to say short.
 [ترجمه گوگل]اپراتورهای بیپر بسیار شلوغ هستند بهتر است آنچه را که می خواهید بگویید کوتاه کنید 
[ترجمه ترگمان]The پیجر من خیلی سرشون شلوغه بهتر است چیزی را که می خواهی بگویی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. It was 11 o'clock when the beeper went off.
 [ترجمه گوگل]ساعت 11 بود که بوق خاموش شد 
[ترجمه ترگمان]ساعت یازده بود که the خاموش شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I sometimes beep her on her beeper. We're really lucky.
 [ترجمه گوگل]من گاهی اوقات او را در بیپر او بوق می زنم ما واقعا خوش شانسیم 
[ترجمه ترگمان]من بعضی وقت ها با صدای beeper به او زنگ می زنم ما واقعا خوش شانسیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. It has a beeper and three color LED indicator to signal a successful read.
 [ترجمه گوگل]دارای یک بیپر و نشانگر LED سه رنگ برای سیگنال خواندن موفق 
[ترجمه ترگمان]یک علامت LED beeper و سه رنگ LED برای نشان دادن یک خوانش موفق دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. I found a beeper on my desk. Is that yours?
 [ترجمه گوگل]یک بیپر روی میزم پیدا کردم این مال شماست؟ 
[ترجمه ترگمان]من یه پیجر روی میزم پیدا کردم این مال توئه؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Pager is another name for a beeper.
14. Do you have a beeper?
15. He has got a beeper.