been there done that

پیشنهاد کاربران

1. "Climbing Mount Everest? Been there, done that. "
( کوه اورست رو فتح کردی؟ من قبلاً این کارو کردم. )
2. "You think this is hard? Been there, done that. "
( فکر می کنی این کار سخته؟ من قبلاً از پسش براومدم. )
...
[مشاهده متن کامل]

3. "Failed startups? Yeah, been there, done that. "
( استارتاپ خراب شده؟ آره، خودم تجربه اش کردم. )
4. "Long - distance relationships? Been there, done that. "
( رابطه دوربرد؟ قبلاً این مرحله رو گذروندم. )
5. "All - nighters in college? Been there, done that. "
( شب بیداری های دانشگاه؟ گذرونده ام دیگه. )
6. "You’re scared of interviews? Been there, done that. "
( از مصاحبه می ترسی؟ منم قبلاً همین حس رو داشتم. )
7. "Dieting struggles? Oh, been there, done that. "
( مشکل رژیم گرفتن؟ آره، خودم کشیدم. )
8. "Trying to quit smoking? Been there, done that. "
( می خوای سیگار رو ترک کنی؟ منم قبلاً تلاش کردم. )
9. "You think fame is fun? Been there, done that. "
( فکر می کنی معروف بودن باحاله؟ خودم تجربه اش رو دارم. )
10. "First heartbreak? Yeah, been there, done that. "
( اولین شکست عشقی؟ آره، خودم کشیدمش. )
- - -
نکته کاربردی:
عبارت "Been there, done that" معمولاً برای نشان دادن تجربه قبلی ( گاهی با حس بی تفاوتی یا غرور ) استفاده می شود. در فارسی معادل های زیر را می توانید به کار ببرید:
- "قبلاً تجربه اش کردم. "
- "خودم گذرونده ام. "
- "دیگه از این مرحله رد شدم. "
deepseek

منم این دوران رو گذروندم/منم کشیدم. .
قبلاً تجربه اش کردم
وقتی از چیزی تجربه کافی ناخوشایند داریم و دیگه علاقه ای به اون موضوع یا موقعیت یا کار مورد نظر، نداریم، از این اصطلاح استفاده می کنیم.
مثلا از یکی که تازه متأهل شده میپرسی متأهلی چطوره؟! مجردی که خیلی خوش بودی! در پاسخ میگه آره درسته، ولی been there, done that! این اصطلاح یعنی اینکه در اون زمان شاد زندگیمو کردم و حسای خوبمو گرفتم، اما الان وارد یه مرحله دیگه از زندگیم شدم و نمیخوام به اون زمان برگردم.
"Been there, done that" is a common phrase used to express that someone has already experienced a particular situation or task, and they believe it to be unremarkable or mundane. Essentially, it means that someone feels they have already gone through something and don't need to do it again.
...
[مشاهده متن کامل]

عبارت رایج است برای بیان اینکه شخصی قبلاً موقعیت یا کار خاصی را تجربه کرده و اعتقاد بر این است که آن کار غیرقابل توجه یا پیش پا افتاده بوده. اساساً به این معنی است که شخصی احساس می کند قبلاً چیزی را پشت سر گذاشته است و نیازی به انجام مجدد آن ندارد.
1. A friend offered to take me to a concert, but I declined, saying, "I've been there, done that. I'm not really into that kind of music anymore. "
2. When my colleague asked if I wanted to attend a meeting, I replied, "No need. I've been there, done that. I've attended similar meetings many times before. "
3. Someone suggested visiting a particular tourist attraction during my vacation, but I responded, "Nah, I've been there, done that. I'd rather explore some new places. "

چیزی که واسه تو آرزوعه واسه ما خاطره است!
چَم و خم کاری یا چیزی را دانستن
قبلن تجربه انجام کاری را داشتن وحس خوبی داشتن از آن تجربه ولی راضی به تکرار آن دوباره نبودن
قبلا این کار را کردم
The best player in the world had been there, done that.
بهترین بازین در جهان قبلا این کار را کرده بود