1. Peter is not only a beefcake boy, but also a clever brain.
[ترجمه گوگل]پیتر نه تنها یک پسر بیف کیک، بلکه یک مغز باهوش است
[ترجمه ترگمان]پیتر فقط یه پسر عسلی نیست بلکه یه مغز باهوش هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lily wants a beefcake for a boyfriend and not some scrawny shrimp.
[ترجمه گوگل]لیلی یک کیک گوشت گاو برای دوست پسرش می خواهد و نه میگوی چاق
[ترجمه ترگمان]لی لی یه کیک عسلی برای دوست پسرش می خواد و میگو هم نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sandy prefers beefcake guy, but he is not that style.
[ترجمه گوگل]سندی پسر کیک گوشتی را ترجیح می دهد، اما او آن سبک نیست
[ترجمه ترگمان]سندی مرده رو ترجیح میده اما اون مدل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I prefer skinny guys to a beefcake.
[ترجمه گوگل]من پسرهای لاغر را به یک کیک گوشت گاو ترجیح می دهم
[ترجمه ترگمان]من مردای لاغر رو ترجیح میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Our gym coach a beefcake a lot of macho.
[ترجمه گوگل]مربی بدنسازی ما یک کیک گوشت گاو ماچو زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]مربی ورزش ما یه کم of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I want a beefcake for a boyfriend and not some scrawny shrimp.
[ترجمه گوگل]من یک کیک بیف برای دوست پسر می خواهم و نه میگوی ضخیم
[ترجمه ترگمان]من یه کیک عسلی برای دوست پسر می خوام و میگو هم ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She stared at the beefcake.