1. bee culture
پرورش زنبور
2. a bee stung him
زنبور او را گزید.
3. a bee was humming around my head
زنبوری دور سرم وز وز می کرد.
4. spelling bee
مسابقه املای واژه ها
5. a droning bee
زنبور وز وز کن (وز وزی)
6. a sewing bee
جلسه ی خیاطی بانوان
7. the worker bee is neuter
زنبور کارگر (از نظر جنسی) خنثی است.
8. have a bee in one's bonnet
1- مرتب درباره ی یک چیز حرف زدن و اندیشیدن،وسواس داشتن 2- خل بودن
9. busy as a bee
خیلی گرفتار،دارای کار زیاد،پر مشغله
10. they are breeding a new kind of honey bee
آنها دارند نوع جدیدی زنبور عسل به وجود می آورند.
11. the room was completely silent except for the buzzing of a bee
اتاق غرق در سکوت بود و فقط صدای وز وز یک زنبور می آمد.
12. The bee is going from flower to flower.
13. I'm as busy as a bee.
14. The queen bee is likely to mate with two or three drones.
[ترجمه گوگل]ملکه زنبور عسل احتمالا با دو یا سه پهپاد جفت گیری می کند
[ترجمه ترگمان]نیش زنبور به احتمال زیاد با دو یا سه هواپیمای بدون سرنشین جفت گیری میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He's got a bee in his bonnet about factory farming.
[ترجمه گوگل]او یک زنبور عسل در کلاه خود در مورد کشاورزی کارخانه دارد
[ترجمه ترگمان]یه زنبور توی کلاهش در مورد کشاورزی در کارخونه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I got stung by a bee.
17. Does a bee die when it loses its sting?
[ترجمه گوگل]آیا زنبور با از دست دادن نیش خود می میرد؟
[ترجمه ترگمان]یه زنبور وقتی it رو از دست میده میمیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید