1. a bedroom farce
یک شاد نمایش (کمدی) جنسی
2. a bedroom suite
مبلمان اتاق خواب
3. the bedroom light was still burning
چراغ اتاق خواب هنوز می سوخت (روشن بود).
4. a spare bedroom
اتاق خواب اضافی
5. an upstairs bedroom
اتاق خواب طبقه ی بالا
6. my freshly furbished bedroom
اتاق خواب من که تازه تعمیر شده است
7. she ran out of the bedroom with tousled hair
با گیسوان ژولیده از اتاق خواب بیرون دوید.
8. a servant must not enter the bedroom unbidden
نوکر نباید بدون اینکه او را صدا زده باشند وارد اتاق خواب شود.
9. he took his library to his large bedroom
او مجموعه ی کتاب های خود را به اتاق خواب بزرگ خود برد.
10. queer noises could be heard from the bedroom
از اتاق خواب صداهای مشکوکی شنیده می شد.
11. there is a light shining in their bedroom
چراغی در اتاق خواب آنان نور می دهد.
12. i am thinking of getting an extension in the bedroom
در نظر دارم یک خط فرعی به اتاق خواب بکشم.
13. the first i knew, the fire had spread to the bedroom
تا آمدم متوجه شوم آتش به اتاق خواب سرایت کرده بود.
14. the bride disrobed in front of the fire and tiptoed to the bedroom
عروس جلو آتش بخاری رخت های خود را کند و پاورچین پاورچین به اتاق خواب رفت.
15. Every wall in her bedroom was covered with pin-ups of her favourite pop star.
[ترجمه گوگل]تمام دیوارهای اتاق خوابش با پین آپ های ستاره پاپ مورد علاقه اش پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]هر دیواری که در اتاق خواب او بود با pin از ستاره های پاپ محبوبش پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I used to share a bedroom with my brother.
[ترجمه گوگل]من با برادرم یک اتاق خواب مشترک داشتم
[ترجمه ترگمان]من عادت داشتم با برادرم یه اتاق خواب رو تقسیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. "I shut him out of the bedroom," says Maureen.
[ترجمه گوگل]مورین می گوید: "من او را از اتاق خواب بیرون بستم "
[ترجمه ترگمان]مارین می گوید: \" من او را از اتاق خواب بیرون کردم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. When I last looked in the bedroom, he was still sleeping away.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که به اتاق خواب نگاه کردم، او هنوز در خواب بود
[ترجمه ترگمان]وقتی آخرین بار به اتاق خواب نگاه کردم، او هنوز خواب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. We've turned the smallest bedroom into a nursery for our new baby.
[ترجمه گوگل]ما کوچکترین اتاق خواب را به مهد کودک برای نوزاد جدیدمان تبدیل کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما کوچک ترین اتاق را برای بچه جدید مان تبدیل کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The child threw his clothes about in the bedroom.
[ترجمه گوگل]کودک لباس هایش را در اتاق خواب پرت کرد
[ترجمه ترگمان]کودک لباس هایش را در اتاق خواب ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. He drilled into the wall of Lili's bedroom.
[ترجمه گوگل]دیوار اتاق خواب لیلی را سوراخ کرد
[ترجمه ترگمان]به دیوار اتاق خواب لی لی تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید