1. He put Kit's belongings on his bedroll and rolled everything up.
 [ترجمه گوگل]وسایل کیت را روی تختخوابش گذاشت و همه چیز را جمع کرد 
[ترجمه ترگمان]وسایل کیت را روی کیسه خوابش گذاشت و همه چیز را لوله کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. They spread their bedrolls whilst Ratagan and Isay prepared food for the company.
 [ترجمه گوگل]آنها در حالی که راتاگان و ایسای برای شرکت غذا تهیه می کردند، تخته های تخت خود را پهن کردند 
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که Ratagan و ایزائی برای شرکت غذا تهیه می کردند bedrolls را پهن کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. He had not checked his bedroll before he got in.
 [ترجمه گوگل]قبل از اینکه وارد شود رو تختش را چک نکرده بود 
[ترجمه ترگمان]کیسه خوابش را قبل از اینکه سوار شود چک نکرده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. They sat on bedrolls or collapsed cardboard boxes along Park Boulevard.
 [ترجمه گوگل]آنها روی تختخواب ها یا جعبه های مقوایی فرو ریخته در امتداد بلوار پارک می نشستند 
[ترجمه ترگمان]آن ها روی bedrolls یا جعبه های مقوایی خراب در کنار بلوار پارک نشستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Here, they sleep in bedrolls or in canvas tents, and eat hardtack and sip coffee heated over an open fire.
 [ترجمه گوگل]در اینجا، آنها در تختخواب یا در چادرهای برزنتی می خوابند و می خورند و قهوه گرم شده را روی آتش باز می نوشند 
[ترجمه ترگمان]در اینجا آن ها در bedrolls یا چادر چادر می خوابند و hardtack را می خورند و قهوه می نوشند و روی آتش باز گرم می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. He picked up his bedroll and left.
7. A hobo, especially one who carries a bedroll.
 [ترجمه گوگل]یک دوره گرد، مخصوصاً کسی که رول تخت را حمل می کند 
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. When traveling, a government official carried his own bedroll on his back.
 [ترجمه گوگل]هنگام مسافرت، یکی از مقامات دولتی تختخواب خود را بر روی پشت خود حمل می کرد 
[ترجمه ترگمان]زمانی که سفر می کرد، یکی از مقامات دولتی کیسه خوابش را روی پشتش حمل می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. I took a bedroll, a broom, rope, a gun and cooking gear, and cleared a corner to camp in while I worked.
 [ترجمه گوگل]یک روتختی، جارو، طناب، تفنگ و وسایل آشپزی برداشتم و در حین کار، گوشه ای را باز کردم تا در آن کمپ بزنم 
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب سفری، یک طناب، یک طناب، یک تفنگ و لوازم آشپزی برداشتم و در همان حال که کار می کردم از گوشه ای به چادر رفتم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I and big sister sleep a bedroll, she also wake up and we chatted will, she said the quilt of dragging her, I smiled and I woke up in the middle of the cover when saw ah!
 [ترجمه گوگل]من و خواهر بزرگم یه رو تختی میخوابیم، اون هم بیدار شد و اراده کردیم، گفت لحاف کشیدنش، لبخندی زدم و وسط روپوش با دیدن آه بیدار شدم! 
[ترجمه ترگمان]من و خواهر بزرگم روی تخت خواب سفری استراحت کردیم، او هم بیدار شد و ما هم با هم صحبت کردیم، او گفت که او خودش را بلند کرد و ما هم با هم صحبت کردیم، من لبخند زدم و در وسط پوشش بیدار شدم که اه! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Wrap an oilcloth round the bedroll.
 [ترجمه گوگل]یک پارچه روغنی را دور تختخواب بپیچید 
[ترجمه ترگمان]یه پارچه ضد آب را بپیچ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The song tells a story of a man who wandered around for work with a bedroll on his back. Despite of his hard life, the man remained happy, humorous and imaginative.
 [ترجمه گوگل]این آهنگ داستان مردی را روایت میکند که برای کار با تختخوابی بر پشتش سرگردان بود علیرغم زندگی سختش، مرد شاد، شوخ طبع و تخیلی باقی ماند 
[ترجمه ترگمان]آهنگ داستان مردی را روایت می کند که برای کار با کیسه خوابش در اطراف پرسه می زند با وجود زندگی سخت او، آن مرد بسیار خوشحال، مضحک و تخیلی ماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. He was taking three pieces of luggage: one large trunk, one bedroll, and one piecehand luggage.
 [ترجمه گوگل]او داشت سه چمدان می برد: یک صندوق عقب بزرگ، یک تختخواب و یک چمدان دستی 
[ترجمه ترگمان]او سه قطعه چمدان داشت: یک چمدان بزرگ، یک کیسه خواب، و یک چمدان 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The boy met Jaime by the stables, with a bedroll slung over one shoulder and a bundle of scrolls beneath his arm.
 [ترجمه گوگل]پسر با جیمی در کنار اصطبل ملاقات کرد، روتختی روی یک شانه آویزان بود و دسته ای از طومارها زیر بازویش 
[ترجمه ترگمان]پسر در اصطبل جیمی را دید که یک تخت خواب سفری که روی یک شانه آویخته بود و یک بسته scrolls زیر بغلش بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید