bedpost

/ˈbedpoʊst//ˈbedpəʊst/

صفحه ی فلزی (که ماشین یا موتور روی آن قرار می گیرد)، صفحه ی زیرین، چهار پایه ی تخت (به ویژه اگر بلند باشد و سایبانی بر آن قرار گیرد)، پایه یا ستون تختخواب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of the vertical supports at the corners of a bed.

جمله های نمونه

1. Between you, me and the bedpost, Jim is thinking about leaving the company.
[ترجمه A.A] بین خودمون باشه ، جیم تو فکر ترک کردن شرکت است
|
[ترجمه گوگل]بین من، تو و تخت خواب، جیم به ترک شرکت فکر می کند
[ترجمه ترگمان]جیم، من و تو از پایه تخت و از پایه تخت و به ترک کردن شرکت فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On her bedpost, it was said, she notched up a mark for every new lover.
[ترجمه گوگل]می‌گفتند روی تختخوابش، برای هر عاشق جدید، علامتی می‌زد
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که بر پایه تخت او یک نشانه برای هر معشوق جدید پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Angrily, she thrust herself away from the bedpost and her hands began again their energetic dance on the brightening wood.
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت خود را از میله تخت دور کرد و دستانش دوباره رقص پرانرژی خود را روی چوب درخشان آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]با عصبانیت با عصبانیت خود را از پایه تخت بیرون کشید و دوباره با شور و شوق شروع به رقصیدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then she'd become just another notch on his bedpost - another victory, albeit not won with quite his usual ease.
[ترجمه گوگل]سپس او فقط یک بریدگی دیگر روی میله تخت او شد - یک پیروزی دیگر، البته نه به راحتی معمولش
[ترجمه ترگمان]آن وقت او فقط یک شکاف دیگر بر پایه تخت او بود - یک پیروزی دیگر، هر چند که کاملا راحت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I bashed my toe on the bedpost.
[ترجمه گوگل]انگشت پام را به پایه تخت زدم
[ترجمه ترگمان]پایم را روی پایه تخت کوبیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hook this over the bedpost and pull to tighten.
[ترجمه گوگل]آن را روی میله تخت قلاب کرده و بکشید تا سفت شود
[ترجمه ترگمان]این را روی bedpost قلاب کنید و بکشید تا سفت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had a hand on the bedpost.
[ترجمه گوگل]دستش روی میله تخت بود
[ترجمه ترگمان]دستش روی پایه تخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The jacquard bathrobe hanging on his bedpost bore the monogram: HOTEL RITZ PARIS.
[ترجمه گوگل]حمام ژاکاردی که روی تخت خوابش آویزان شده بود، این مونوگرام را داشت: HOTEL RITZ PARIS
[ترجمه ترگمان]حوله jacquard که بر پایه تخت آویزان شده بود مونوگرام درشتی را به خود جلب کرد: هتل HOTEL RITZ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She went to the bedpost near the head of Holofernes and taking his sword from it.
[ترجمه گوگل]او به سمت تختخواب نزدیک سر هولوفرنس رفت و شمشیر او را از آن برداشت
[ترجمه ترگمان]به پایه تخت نزدیک سر Holofernes رفت و شمشیرش را از آن برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Maybe bedpost can add a field for phone type.
[ترجمه گوگل]شاید bedpost بتواند فیلدی برای نوع تلفن اضافه کند
[ترجمه ترگمان]شاید bedpost بتواند یک زمین برای نوع تلفن اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Between you and me and the bedpost, I don't want to go with Jack.
[ترجمه گوگل]بین من و تو و تیر تخت، من نمی خواهم با جک بروم
[ترجمه ترگمان]میان تو و من و پایه تخت، من نمی خواهم با جک بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How does someone hang herself from a bedpost? It's, what, three feet off the floor?
[ترجمه گوگل]چگونه شخصی خود را از میله تخت آویزان می کند؟ این چه چیزی است، سه فوت از زمین فاصله دارد؟
[ترجمه ترگمان]چطور یه نفر خودش رو از پایه تخت آویزون میکنه؟ سه متر از زمین فاصله داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her eyes closed tight shut, and her forehead came to rest on the hands that gripped the bedpost.
[ترجمه گوگل]چشمانش محکم بسته شد و پیشانی اش روی دست هایی که میله تخت را گرفته بودند قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]چشمانش را تنگ بسته بود و پیشانی اش روی دو دستی که پایه تخت را گرفته بود استراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Did she want to be just one more notch on Nathan Bryce's bedpost?
[ترجمه گوگل]آیا او می خواست فقط یک درجه بیشتر روی میله تخت ناتان برایس باشد؟
[ترجمه ترگمان]ایا می خواست که فقط یک شکاف بیشتر از پایه تخت ناتان وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• post on the corner of a bed

پیشنهاد کاربران

بپرس