bedpan

/ˈbedˌpæn//ˈbedpæn/

معنی: لگن بیمار بستری
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی)، عرب بادیه نشین، لگن (که بیمار بستری در آن قضای حاجت می کند)، لگن بستر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a shallow pan for use as a toilet by one who cannot get out of bed.

جمله های نمونه

1. She suffered meekly the humiliations of the bedpan.
[ترجمه Aa] اون ( خانم ) با تواضع تحقیر لگن تحمل کرد. ( منظور تحقیر استفاده کردن از لگن هست )
|
[ترجمه گوگل]او متحمل تحقیرهای ملافه تخت شد
[ترجمه ترگمان]با تواضع تمام humiliations لگن را تحمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Make sure the bedpan or urinal is clean and warmed slightly.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که تشتک یا ادرار تمیز و کمی گرم شده است
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که آب دستشویی تمیز است و کمی گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Would you like to use the bedpan?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید از روتختی استفاده کنید؟
[ترجمه ترگمان]می خوای از لگن استفاده کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bedpan auto down, while auto - lift Toilet on the cover with bed board and mattress fit tightly.
[ترجمه گوگل]روتختی به صورت خودکار پایین می‌آید، در حالی که بالابر خودکار توالت روی روکش با تخته تخت و تشک کاملاً جا می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ماشین را پایین نگه دارید، در حالی که توالت auto توالت را روی پوشش تخت و تشک کنار هم قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Assist client to use bathroom, bedpan, or commode.
[ترجمه گوگل]به مشتری کمک کنید تا از حمام، روتختی یا کمد استفاده کند
[ترجمه ترگمان]کمک به مشتری برای استفاده از دستشویی، bedpan، یا کمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A patient unable to move by himself was left on a bedpan for two and a half hours.
[ترجمه گوگل]یک بیمار که قادر به حرکت به تنهایی نبود، به مدت دو ساعت و نیم روی تشتک گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]یک بیمار که قادر به حرکت با خودش نبود، برای دو ساعت و نیم در لگن جا مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Juliet smiled at Gaynor and went to fetch her a bedpan.
[ترجمه گوگل]ژولیت به گینور لبخند زد و رفت تا برای او یک تشت بیاورد
[ترجمه ترگمان]ژولیت به گینور لبخند زد و رفت برای او یک لگن بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. N: You need not got to the toilet. Please try the bedpan.
[ترجمه گوگل]ن: نیازی به رفتن به توالت نیست لطفا روتختی را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان] نیازی به توالت نیست لطفا لگن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If subway, passenger depot, train station, hospital, dining room, guesthousepublic seat bedpan.
[ترجمه گوگل]اگر مترو، انبار مسافر، ایستگاه قطار، بیمارستان، اتاق ناهار خوری، تختخواب صندلی عمومی مهمانخانه
[ترجمه ترگمان]اگر مترو، ایستگاه قطار، ایستگاه قطار، بیمارستان، اتاق غذا خوری، لگن توالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لگن بیمار بستری (اسم)
bedpan

انگلیسی به انگلیسی

• pan used as a toilet for bedridden people
a bedpan is a shallow bowl which people use as a toilet when they are too ill to get out of bed.

پیشنهاد کاربران

لگن بیمار: ( اسم ) ظرفی که فرد می تواند در آن ادرار یا مدفوع کند بدون اینکه از تخت خارج شود.
لگن بیمار بستری شده

بپرس