bedchamber

/ˈbedˌt͡ʃembər//ˈbedt͡ʃeɪmbə/

معنی: خوابگاه، شبستان
معانی دیگر: (جانور شناسی) ساس (حشرات بی بال و خونخوار تیره ی cimicidae به ویژه گونه ی cimex lectularius)، (نادر) اتاق خواب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: bedroom.

جمله های نمونه

1. Benedict carried her through the bedchamber door, and, with one booted foot, kicked it to behind him.
[ترجمه گوگل]بندیکت او را از در اتاق خواب برد و با یک پای چکمه ای آن را به پشتش زد
[ترجمه ترگمان]Benedict او را از در اتاق خواب بیرون برد و با یک پای چکمه آن را به عقب راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lying wakeful in her bedchamber that night, Grainne knew that she would never truly forget Fergus.
[ترجمه گوگل]گرین که آن شب بیدار در اتاق خوابش دراز کشیده بود، می‌دانست که هرگز فرگوس را فراموش نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در آن شب، خوابش نمی برد و خوابش نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They had brought the harp into her bedchamber for me, all freshly strung.
[ترجمه گوگل]چنگ را برای من به اتاق خواب او آورده بودند، که تماماً نوازنده شده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها چنگ را به اتاق خوابش برده بودند، برای من که تازه strung شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bedchamber was hung with silks which were so fine that they bruised if something brushed against them.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب با ابریشم هایی آویزان شده بود که به قدری ظریف بودند که اگر چیزی به آن ها می خورد کبود می شد
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب با ابریشم اویزان بود که به قدری زیبا بودند که اگر چیزی به آن ها برخورد می کرد کبود می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His bedchamber had access to the servant girls' quarters and to the rooms of adolescent girls upstairs.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب او به اتاق خدمتکارها و اتاق های دختران نوجوان در طبقه بالا دسترسی داشت
[ترجمه ترگمان]خوابگاه او به اتاق مستخدمین و اتاق های دختران نوجوان به طبقه بالا دسترسی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The products include the hall furniture, and bedchamber furniture series.
[ترجمه گوگل]این محصولات شامل مبلمان سالن و سری مبلمان اتاق خواب می باشد
[ترجمه ترگمان]این محصولات شامل مبلمان سالن و مجموعه مبلمان اتاق خواب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus, he transformed the king's bedchamber first into a salon and then into the Throne Room (in 180 and had the imperial apartment sumptuously refurnished.
[ترجمه گوگل]بنابراین، او اتاق خواب پادشاه را ابتدا به یک سالن و سپس به اتاق تاج و تخت (در سال 180) تبدیل کرد و آپارتمان امپراتوری را به طور مجلل بازسازی کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، او اول اتاق خواب پادشاه را به داخل یک سالن و سپس به اتاق تخت (در ۱۸۰)تبدیل کرد و آپارتمان شاهانه با شکوه تزیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How came I can stay bedchamber?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم در اتاق خواب بمانم؟
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم در خوابگاه بمانم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That evening, he tries to sleep in the bedchamber of this darkish sky open, arrive without the dream overnight unexpectedly day break, get up feel well of gas of systemic muscle easy.
[ترجمه گوگل]آن شب، او سعی می کند در اتاق خواب این آسمان تاریک باز بخوابد، بدون رویا یک شبه به طور غیرمنتظره ای به استراحت روز برسد، از جایش بلند شود احساس خوبی از گاز ماهیچه های سیستمیک راحت کند
[ترجمه ترگمان]آن شب، او تلاش می کند تا در اتاق خواب این آسمان پر زرق و برق بخوابد، بدون این که یک شب به طور غیرمنتظره ای خارج شود، احساس کند که گاز یک ماهیچه سیستمیک را آسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No, it was thanks to my culinary abilities that Marie-Claude gave me free rein of both her kitchen and her bedchamber.
[ترجمه گوگل]نه، به لطف توانایی های آشپزی من بود که ماری کلود هم آشپزخانه و هم اتاق خوابش را به من داد
[ترجمه ترگمان]نه، به خاطر توانایی های culinary من بود که ماری - کلود هر دو آشپزخانه و اتاق خواب خود را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He soon remarried and it appears that his second wife had no qualms about sharing the bedchamber with her predecessor.
[ترجمه گوگل]او به زودی دوباره ازدواج کرد و به نظر می رسد که همسر دومش هیچ تردیدی در مورد تقسیم اتاق خواب با سلف خود نداشت
[ترجمه ترگمان]او به زودی ازدواج کرد و به نظر می رسد که همسر دومش هیچ تردیدی درباره به اشتراک گذاری اتاق خواب با سلف خود نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A door at the end of the room led to my bedchamber, which was simply furnished with bed and clothes chest.
[ترجمه گوگل]دری در انتهای اتاق به اتاق خواب من منتهی می شد که به سادگی با تخت و صندوق لباس مبله شده بود
[ترجمه ترگمان]دری در انتهای اتاق به اتاق خواب من منتهی شد که به سادگی با تخت خواب و سینه تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So I sent Mora home, locked the doors, and took myself to my bedchamber.
[ترجمه گوگل]پس مورا را به خانه فرستادم، درها را قفل کردم و خودم را به اتاق خوابم رساندم
[ترجمه ترگمان]بنابراین من او را به خانه فرستادم و درها را قفل کردم و خود را به اتاق خواب خودم بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The carol of the birds was loud and high, and, on the weather-beaten sill of the great window of the bedchamber of Monsieur the Marquis, one little bird sang its sweetest song with all its might.
[ترجمه گوگل]سرود پرندگان بلند و بلند بود، و یک پرنده کوچولو، روی طاقچه ی آب و هوای پنجره ی بزرگ اتاق خواب موسیو مارکیز، شیرین ترین آواز خود را با تمام قدرت خواند
[ترجمه ترگمان]صدای پرندگان بلند و بلند بود و روی لبه پنجره بزرگ اتاق خواب آقای مارکی، یک پرنده کوچک با تمام قدرت خود آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوابگاه (اسم)
chamber, bed, doss, dormitory, dorm, bedroom, bedchamber, cubicle, bunk, cabin

شبستان (اسم)
seraglio, bedchamber

انگلیسی به انگلیسی

• bedroom

پیشنهاد کاربران

بپرس