becloud

/bɪˈklaʊd//bɪˈklaʊd/

معنی: زیر ابر پنهان کردن، تار کردن، با ابر پوشاندن، تاریک کردن
معانی دیگر: ابری کردن، تیره و تار کردن، سردرگم کردن، درهم و برهم کردن، مغشوش کردن، مبهم کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: beclouds, beclouding, beclouded
(1) تعریف: to cause to be in shadow; darken with clouds.
مترادف: cloud, eclipse, overcast, overshadow, shadow
مشابه: bedim, befog, blacken, darken, dim, gray, obscure, shade

(2) تعریف: to confuse or obscure.
مترادف: befog, cloud, confuse, darken, obfuscate, obscure
مشابه: confound, muddle

- His explanation only beclouded the matter further.
[ترجمه گوگل] توضیحات او فقط موضوع را بیشتر مبهم کرد
[ترجمه ترگمان] توضیح او فقط موضوع را بیشتر توضیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to becloud an issue
موضوعی را مبهم کردن

2. too much detail may becloud the children's minds
جزئیات زیاد ممکن است فکر کودکان را مغشوش کند.

3. Don't try to becloud the basic issues.
[ترجمه گوگل]سعی نکنید مسائل اساسی را پنهان کنید
[ترجمه ترگمان]سعی نکنید از مسائل پایه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Problems began to becloud the real issues.
[ترجمه گوگل]مشکلات شروع به پنهان کردن مسائل واقعی کردند
[ترجمه ترگمان]مشکلات شروع به becloud کردن مسائل واقعی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lao Tzu thought of the "covering" in the ontological level, which differs it from the "demasking" of Hsun Tzu. We can't consider it as "becloud" in the epistemological level.
[ترجمه گوگل]لائوتسه به «پوشش» در سطح هستی شناختی می اندیشید که آن را با «نقاب زدایی» هسون تزو متمایز می کند در سطح معرفتی نمی توانیم آن را «ابری» بدانیم
[ترجمه ترگمان]با توجه به \"پوشش\" در سطح هستی شناسی، که آن را از \"demasking\" از \"Hsun تائو\" متمایز می کند، آن را \"پوشش\" می داند ما نمی توانیم آن را به عنوان \"becloud\" در سطح معرفت شناختی در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Similar to visual illusion, cognition illusion becloud one's feeling to the real-world.
[ترجمه گوگل]مشابه توهم بصری، توهم شناخت احساس فرد را در دنیای واقعی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]همانند خطای بینایی، خطای دید، احساس را نسبت به دنیای واقعی درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If poisonous defect pericardium, becloud deities is sent weigh disease to fizzle out urgently.
[ترجمه گوگل]اگر پریکارد نقص سمی داشته باشد، خدایان ابری فرستاده می‌شوند تا بیماری را فوراً از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]اگر بیماری های سمی pericardium، deities becloud یک بیماری وزن دار فرستاده شوند تا سریعا بسوزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A few media are in competition by becloud conscience, while management consciousness increases, moral consciousness is in however wear off.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از رسانه ها با وجدان محرمانه در رقابت هستند، در حالی که آگاهی مدیریت افزایش می یابد، آگاهی اخلاقی در هر حال از بین می رود
[ترجمه ترگمان]چند رسانه در رقابت با وجدان becloud رقابت می کنند، در حالی که هوشیاری مدیریت افزایش می یابد، آگاهی اخلاقی به هر حال فرسوده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But in the real world, all too often personalities and emotions becloud objective thinking. People sometimes want vengeance, for example.
[ترجمه گوگل]اما در دنیای واقعی، اغلب شخصیت ها و احساسات، تفکر عینی را پنهان می کنند مثلاً مردم گاهی می خواهند انتقام بگیرند
[ترجمه ترگمان]اما در دنیای واقعی، اغلب شخصیت ها و احساسات، تفکر عینی را درک می کنند برای مثال گاهی اوقات مردم می خواهند انتقام بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Emulation product is different, it is to wrapping around lawful appearance hall and the ground becloud consumer of emperor.
[ترجمه گوگل]محصول شبیه سازی متفاوت است، آن را به پیچیدن در اطراف سالن ظاهر قانونی و مصرف کننده ابری زمین امپراتور است
[ترجمه ترگمان]این محصول متفاوت است، و قرار است حول و حوش یک سالن عمومی قانونی و زمین مصرفی becloud را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیر ابر پنهان کردن (فعل)
becloud

تار کردن (فعل)
becloud

با ابر پوشاندن (فعل)
becloud, bedim, overcloud

تاریک کردن (فعل)
obscure, overshadow, gloom, becloud, darken

انگلیسی به انگلیسی

• cover with clouds; confuse

پیشنهاد کاربران

بپرس