کلمه "beckon" در زبان انگلیسی به معنای صدا کردن یا اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن یا دعوت کردن به طور غیرمستقیم است. این کلمه معمولاً برای اشاره به دعوت یا جلب توجه به کار می رود و ممکن است به صورت فیزیکی یا با حرکت سر و دست باشد.
... [مشاهده متن کامل]
### ریشه شناسی:
"Beckon" از واژه ی قدیمی انگلیسی "beacen" به معنای "علامت" یا "اشاره" آمده است. این واژه به مرور زمان به معنای دعوت به نزدیک شدن یا جلب توجه با اشاره تغییر یافت.
### معانی:
1. دعوت کردن یا اشاره کردن برای نزدیک شدن: یعنی کسی با دست یا حرکت بدن از فرد دیگری می خواهد که به سمت او بیاید.
2. جلب توجه به طور غیرمستقیم: به معنی استفاده از اشاره ها یا نشانه ها برای جلب توجه کسی.
### جملات و مکالمات با "beckon":
- - -
### 🟦 ۱. جمله ۱ - دعوت به نزدیک شدن
She beckoned to me from across the room to join her at the table.
ترجمه: او از آنطرف اتاق به من اشاره کرد تا به او بپیوندم.
- - -
### 🟦 ۲. مکالمه ۱ - درباره ی دعوت به یک مکان
A: Did you see her gesture?
B: Yes, she beckoned me to come over. I think she wants to talk.
A: You should go. She looked like she had something important to say.
B: Alright, I’ll head over there now.
🔹 ترجمه:
- A: آیا اون حرکت دستش رو دیدی؟
- B: بله، او به من اشاره کرد که بیام. فکر می کنم می خواد صحبت کنه.
- A: باید بری. به نظر می رسید که چیزی مهم می خواست بگه.
- B: باشه، الان میرم پیشش.
- - -
### 🟦 ۳. جمله ۲ - اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن
The waiter beckoned us to follow him to our table.
ترجمه: گارسون به ما اشاره کرد که دنبالش بیاییم تا به میزمان برسیم.
- - -
### 🟦 ۴. مکالمه ۲ - درباره ی جلب توجه
A: What was that noise?
B: I think it was her calling me. She was beckoning me to come outside.
A: Maybe she needs help. You should go check.
B: Yeah, I’ll go see what’s going on.
🔹 ترجمه:
- A: اون صدا چی بود؟
- B: فکر کنم اون منو صدا می زد. به من اشاره کرد که بیرون برم.
- A: شاید به کمک نیاز داره. باید بری ببینی چی شده.
- B: بله، میرم ببینم چه خبر است.
- - -
### 🟦 ۵. جمله ۳ - استفاده در یک موقعیت اجتماعی
The manager beckoned the team to gather for the meeting.
ترجمه: مدیر به تیم اشاره کرد که برای جلسه جمع شوند.
- - -
### 🟦 ۶. مکالمه ۳ - در یک موقعیت غیررسمی
A: Did she call you over for a chat?
B: Yes, she beckoned me with her hand to come and sit with her.
A: What did she want to talk about?
B: I’m not sure, but it seemed like a casual conversation.
🔹 ترجمه:
- A: آیا او تو رو برای یک گفت وگو صدا کرد؟
- B: بله، او با دستش به من اشاره کرد که برم پیشش بشینم.
- A: می خواست درباره چی صحبت کنه؟
- B: مطمئن نیستم، ولی به نظر می رسید که یک گفت وگوی غیررسمی بود.
- - -
### 🟦 ۷. جمله ۴ - اشاره به چیزهایی که به طور غیرمستقیم جلب توجه می کنند
The distant mountains beckon us to explore their beauty.
ترجمه: کوه های دوردست ما را به کشف زیبایی هایشان دعوت می کنند.
- - -
### 🟦 ۸. مکالمه ۴ - در مورد دعوت غیرمستقیم
A: I saw the lights in the distance. They seemed to beckon us to come closer.
B: That’s a good way to describe it. It felt like they were guiding us toward something.
A: Exactly. It was almost like a magnetic force.
🔹 ترجمه:
- A: من چراغ ها رو در دوردست دیدم. به نظر می رسید که از ما دعوت می کنند که نزدیک تر بشیم.
- B: این یه توصیف خوبه. احساس می کردم که انگار دارن ما رو به سمت چیزی راهنمایی می کنند.
- A: دقیقاً. تقریبا مثل یک نیروی مغناطیسی بود.
- - -
### 🟦 ۹. جمله ۵ - در زمینه های طبیعت
The calm sea beckons sailors to set sail on a peaceful journey.
ترجمه: دریا آرام به ملوان ها دعوت می کند که سفر آرامی را آغاز کنند.
- - -
### 🟦 ۱۰. استفاده های دیگر از "beckon":
- Beckon someone to do something: به کسی اشاره کردن تا کاری انجام دهد
- مثال: She beckoned him to come closer and listen to her advice.
- ترجمه: او به او اشاره کرد که نزدیک تر بیاید و به نصیحتش گوش دهد.
- Beckon someone with a gesture: با اشاره دست یا حرکت بدن کسی را صدا کردن
- مثال: He beckoned me with a wave of his hand to join him at the bar.
- ترجمه: او با تکان دادن دستش به من اشاره کرد تا به او در بار بپیوندم.
- - -
"Beckon" به طور کلی به معنای دعوت به سمت چیزی یا کسی با استفاده از اشاره و حرکت است، که می تواند در موقعیت های مختلف اجتماعی، شغلی یا حتی در طبیعت مورد استفاده قرار گیرد.
chatgpt
... [مشاهده متن کامل]
### ریشه شناسی:
"Beckon" از واژه ی قدیمی انگلیسی "beacen" به معنای "علامت" یا "اشاره" آمده است. این واژه به مرور زمان به معنای دعوت به نزدیک شدن یا جلب توجه با اشاره تغییر یافت.
### معانی:
1. دعوت کردن یا اشاره کردن برای نزدیک شدن: یعنی کسی با دست یا حرکت بدن از فرد دیگری می خواهد که به سمت او بیاید.
2. جلب توجه به طور غیرمستقیم: به معنی استفاده از اشاره ها یا نشانه ها برای جلب توجه کسی.
### جملات و مکالمات با "beckon":
- - -
### 🟦 ۱. جمله ۱ - دعوت به نزدیک شدن
ترجمه: او از آنطرف اتاق به من اشاره کرد تا به او بپیوندم.
- - -
### 🟦 ۲. مکالمه ۱ - درباره ی دعوت به یک مکان
🔹 ترجمه:
- A: آیا اون حرکت دستش رو دیدی؟
- B: بله، او به من اشاره کرد که بیام. فکر می کنم می خواد صحبت کنه.
- A: باید بری. به نظر می رسید که چیزی مهم می خواست بگه.
- B: باشه، الان میرم پیشش.
- - -
### 🟦 ۳. جمله ۲ - اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن
ترجمه: گارسون به ما اشاره کرد که دنبالش بیاییم تا به میزمان برسیم.
- - -
### 🟦 ۴. مکالمه ۲ - درباره ی جلب توجه
🔹 ترجمه:
- A: اون صدا چی بود؟
- B: فکر کنم اون منو صدا می زد. به من اشاره کرد که بیرون برم.
- A: شاید به کمک نیاز داره. باید بری ببینی چی شده.
- B: بله، میرم ببینم چه خبر است.
- - -
### 🟦 ۵. جمله ۳ - استفاده در یک موقعیت اجتماعی
ترجمه: مدیر به تیم اشاره کرد که برای جلسه جمع شوند.
- - -
### 🟦 ۶. مکالمه ۳ - در یک موقعیت غیررسمی
🔹 ترجمه:
- A: آیا او تو رو برای یک گفت وگو صدا کرد؟
- B: بله، او با دستش به من اشاره کرد که برم پیشش بشینم.
- A: می خواست درباره چی صحبت کنه؟
- B: مطمئن نیستم، ولی به نظر می رسید که یک گفت وگوی غیررسمی بود.
- - -
### 🟦 ۷. جمله ۴ - اشاره به چیزهایی که به طور غیرمستقیم جلب توجه می کنند
ترجمه: کوه های دوردست ما را به کشف زیبایی هایشان دعوت می کنند.
- - -
### 🟦 ۸. مکالمه ۴ - در مورد دعوت غیرمستقیم
🔹 ترجمه:
- A: من چراغ ها رو در دوردست دیدم. به نظر می رسید که از ما دعوت می کنند که نزدیک تر بشیم.
- B: این یه توصیف خوبه. احساس می کردم که انگار دارن ما رو به سمت چیزی راهنمایی می کنند.
- A: دقیقاً. تقریبا مثل یک نیروی مغناطیسی بود.
- - -
### 🟦 ۹. جمله ۵ - در زمینه های طبیعت
ترجمه: دریا آرام به ملوان ها دعوت می کند که سفر آرامی را آغاز کنند.
- - -
### 🟦 ۱۰. استفاده های دیگر از "beckon":
- Beckon someone to do something: به کسی اشاره کردن تا کاری انجام دهد
- مثال: She beckoned him to come closer and listen to her advice.
- ترجمه: او به او اشاره کرد که نزدیک تر بیاید و به نصیحتش گوش دهد.
- Beckon someone with a gesture: با اشاره دست یا حرکت بدن کسی را صدا کردن
- مثال: He beckoned me with a wave of his hand to join him at the bar.
- ترجمه: او با تکان دادن دستش به من اشاره کرد تا به او در بار بپیوندم.
- - -
"Beckon" به طور کلی به معنای دعوت به سمت چیزی یا کسی با استفاده از اشاره و حرکت است، که می تواند در موقعیت های مختلف اجتماعی، شغلی یا حتی در طبیعت مورد استفاده قرار گیرد.
اشاره کردن