1. Don’t throw away the apple because of the core.
[ترجمه گوگل]سیب را به خاطر هسته آن دور نریزید
[ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Have no doubts because of trouble nor be thou discomtited; for the water of life's fountain springeth from a gloom bed.
[ترجمه گوگل]از گرفتاری شک نکن و مضطرب نشو زیرا آب چشمه حیات از بستری تاریک سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نیست، به خاطر دردسر و هم بودن تو، چون آب چشمه زندگی در بس تر تاریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Throw away the apple because of the core.
[ترجمه گوگل]سیب را به خاطر هسته آن دور بریزید
[ترجمه ترگمان]سیب را به خاطر هسته دور بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Because of the fire, hundreds of houses went up in smoke.
[ترجمه گوگل]به دلیل آتش سوزی صدها خانه دود شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر آتش سوزی صدها خانه ها با دود بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. love you not because of who you are, but because of who I am when I am with you.
[ترجمه گوگل]دوستت دارم نه به خاطر شخصیتی که هستی، بلکه به خاطر شخصیتی که من وقتی با تو هستم
[ترجمه ترگمان]دوستت دارم، نه به خاطر کسی که هستی، بلکه به خاطر کسی که با تو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I can't see because of the person in front of me.
[ترجمه گوگل]به خاطر کسی که مقابلم است نمی بینم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم به خاطر کسی که جلویم است را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was forced to retire early from teaching because of ill health.
[ترجمه گوگل]او به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی زودهنگام از تدریس شد
[ترجمه ترگمان]او مجبور شد زودتر از تدریس به خاطر سلامت بیمار بازنشسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Howe was turning into an alcoholic because of the stress of his job.
[ترجمه گوگل]هاو به دلیل استرس شغلی به الکلی تبدیل می شد
[ترجمه ترگمان]او به دلیل استرس شغلی خود به الکلی تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Inflation is considered to be undesirable because of its adverse effects on income distribution.
[ترجمه گوگل]تورم به دلیل اثرات نامطلوب آن بر توزیع درآمد، نامطلوب تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]تورم به دلیل اثرات نامطلوب آن بر توزیع درآمد نامطلوب تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He couldn't take that job at the zoo because of his epilepsy.
[ترجمه گوگل]او به دلیل صرعش نتوانست آن شغل را در باغ وحش انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به خاطر صرع او نمی توانست آن شغل را در باغ وحش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Because of injury, her playing career came to a premature end in 199
[ترجمه گوگل]به دلیل مصدومیت، دوران بازی او در سال 199 زودرس به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]به دلیل جراحت، بازی حرفه ای او در سال ۱۹۹ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Certain chemicals have been banned because of their damaging effect on the environment.
[ترجمه گوگل]برخی از مواد شیمیایی به دلیل اثرات مخرب آنها بر محیط زیست ممنوع شده اند
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی ویژه ای به دلیل تاثیر مخرب آن ها بر محیط زیست ممنوع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If I know what love is, it is because of you.
[ترجمه گوگل]اگر می دانم عشق چیست، به خاطر توست
[ترجمه ترگمان]اگر بدانم عشق چیست، به خاطر تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You're in here because of me.
15. The match was postponed to the next day because of bad weather.
[ترجمه گوگل]این مسابقه به دلیل بدی هوا به روز بعد موکول شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه روز بعد به دلیل شرایط بد آب و هوا به تعویق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید