1. we were becalmed for five days
پنج روز (در دریا) متوقف ماندیم.
2. The doctor becalmed the agitated patient.
[ترجمه گوگل]دکتر بیمار پریشان را آرام کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر که از وضع بیمار آرام گرفته بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر که از وضع بیمار آرام گرفته بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Stock Market was becalmed yesterday as dealers waited for company results.
[ترجمه گوگل]بازار سهام دیروز در حالی که دلالان منتظر نتایج شرکت بودند، آرام شد
[ترجمه ترگمان]بازار بورس دیروز به عنوان فروشندگان منتظر نتایج شرکت راکد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازار بورس دیروز به عنوان فروشندگان منتظر نتایج شرکت راکد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were becalmed off Dungeness for several hours.
[ترجمه گوگل]چند ساعتی ما را از دانجنس بیدار کردند
[ترجمه ترگمان]برای چند ساعت توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای چند ساعت توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My stomach got worse when the schooner was becalmed.
[ترجمه گوگل]وقتی اسکون آرام شد معده ام بدتر شد
[ترجمه ترگمان]وقتی کشتی آرام آرام آرام گرفت، معده ام بدتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی کشتی آرام آرام آرام گرفت، معده ام بدتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Too much assimilation and one is becalmed in the doldrums and no progress is possible at all.
[ترجمه گوگل]همگون سازی بیش از حد و آدم در رکود آرام می گیرد و اصلاً امکان پیشرفت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]ادغام بسیار زیاد و یکی از آن ها در doldrums راکد است و هیچ پیشرفتی امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادغام بسیار زیاد و یکی از آن ها در doldrums راکد است و هیچ پیشرفتی امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Solti's reading veers between being becalmed and frenzied, with little feeling for an overview of the vast score.
[ترجمه گوگل]خواندن سولتی بین آرام شدن و دیوانه شدن تغییر میکند، با کمی احساس برای یک مرور کلی از امتیاز وسیع
[ترجمه ترگمان]کتاب خواندن Solti بین آرام و دیوانه وار، با احساس کمی برای یک مرور کلی از این امتیاز وسیع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتاب خواندن Solti بین آرام و دیوانه وار، با احساس کمی برای یک مرور کلی از این امتیاز وسیع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was the becalmed middle of a Sunday afternoon.
[ترجمه گوگل]اواسط یک بعدازظهر یکشنبه آرام آرام بود
[ترجمه ترگمان]در وسط یک بعدازظهر یکشنبه ای آفتابی و آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در وسط یک بعدازظهر یکشنبه ای آفتابی و آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A ship becalmed in the Doldrums, near the equator, need only carry auxiliary sails made of reflecting material.
[ترجمه گوگل]کشتیهایی که در دالدرومز، نزدیک خط استوا، آرام میشوند، فقط باید بادبانهای کمکی از مواد بازتابنده حمل کنند
[ترجمه ترگمان]کشتی becalmed در the، نزدیک خط استوا، تنها نیاز دارد تا بادبان های کمکی از مواد منعکس کننده داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی becalmed در the، نزدیک خط استوا، تنها نیاز دارد تا بادبان های کمکی از مواد منعکس کننده داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I too was becalmed, though the Sirens were inaudible.
[ترجمه گوگل]من هم آرام شدم، اگرچه صدای آژیرها قابل شنیدن نبود
[ترجمه ترگمان]من هم آرام گرفته بودم، هر چند صدای Sirens شنیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هم آرام گرفته بودم، هر چند صدای Sirens شنیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was becalmed a whole week north of the island.
[ترجمه گوگل]او یک هفته تمام در شمال جزیره بیدار شد
[ترجمه ترگمان]یک هفته تمام در شمال جزیره ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک هفته تمام در شمال جزیره ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The grassland stretches evenly before you, like a becalmed sea.
[ترجمه گوگل]علفزار به طور مساوی جلوی تو امتداد دارد، مثل دریای خیس
[ترجمه ترگمان]چمن زار، در مقابل شما، مانند دریای آرام و آرام، در مقابل شما گسترده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چمن زار، در مقابل شما، مانند دریای آرام و آرام، در مقابل شما گسترده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The ship was becalmed for two weeks.
[ترجمه گوگل]کشتی به مدت دو هفته خاموش شد
[ترجمه ترگمان]دو هفته بود که کشتی آرام گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو هفته بود که کشتی آرام گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The sky was heavy with becalmed banks of grey cloud, behind which sidled a watery sun.
[ترجمه گوگل]آسمان سنگین بود از ابرهای خاکستری که پشت آن ها خورشیدی پرآب دیده می شد
[ترجمه ترگمان]آسمان از ساحل آرام و آرام ابره ای خاکستری پوشیده شده بود که در پس آن آفتاب watery دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آسمان از ساحل آرام و آرام ابره ای خاکستری پوشیده شده بود که در پس آن آفتاب watery دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید