1. Among his most notable accomplishments was the development of the "Beaufort Scale", a means by which one could judge the speed of the wind visually.
[ترجمه گوگل]یکی از برجسته ترین دستاوردهای او توسعه "مقیاس بوفور" بود، وسیله ای که با آن می توان سرعت باد را به صورت بصری قضاوت کرد
[ترجمه ترگمان]در میان برجسته ترین هنرها، توسعه مقیاس \" بود که وسیله آن می توانست سرعت باد را به صورت بصری تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The storm measured 10 on the Beaufort scale .
[ترجمه گوگل]شدت طوفان 10 در مقیاس بوفور بود
[ترجمه ترگمان]این طوفان در مقیاس Beaufort ۱۰ مورد سنجش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ferris wheel can resist 8-magnitude earthquakes and Beaufort scale 12 typhoons.
[ترجمه گوگل]چرخ و فلک می تواند در برابر زلزله های 8 ریشتری و طوفان های 12 بوفور مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]چرخ ferris می تواند در برابر زلزله ۸ ریشتری و Beaufort ۱۲ طوفان مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A wind having a speed ranging from 25 to 31 miles (39 to 50 kilometers) per hour, according to the Beaufort scale.
[ترجمه گوگل]باد با سرعتی بین 25 تا 31 مایل (39 تا 50 کیلومتر) در ساعت، طبق مقیاس بوفورت
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش Beaufort، باد در هر ساعت از ۲۵ تا ۳۱ مایل (۳۹ تا ۵۰ کیلومتر)سرعت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If it is really difficult, wind may be not exceeding Beaufort scale after verification of the LR surveyor.
[ترجمه گوگل]اگر واقعا دشوار است، پس از تأیید نقشه بردار LR، باد ممکن است از مقیاس بوفور تجاوز نکند
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا دشوار است، پس از تایید این ارزیاب، باد ممکن است از مقیاس Beaufort تجاوز نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is concluded that it is worthy of development only when the winds reach Grade 3 on the Beaufort scale for a wind farm.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری می شود که تنها زمانی ارزش توسعه دارد که بادها به درجه 3 در مقیاس بوفور برای یک مزرعه بادی برسند
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده است که تنها زمانی است که باده ای به درجه سوم در مقیاس Beaufort برای یک مزرعه بادی می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید