beatnik

/ˈbiːtnɪk//ˈbiːtnɪk/

معنی: ادم ژولیده و شوریده، متظاهر به هنروری
معانی دیگر: عضو گروهی از نویسندگان امریکایی در سال های دهه 1950 و 1960 که ویژگی آنها بدبینی و دلخستگی و سرخوردگی و تمرد بود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who belonged to the Beat Generation of the 1950s.

- My friends were beatniks who listened to jazz and recited their poetry in smoke-filled coffeehouses.
[ترجمه گوگل] دوستان من بیت نیک بودند که به موسیقی جاز گوش می دادند و شعرهایشان را در قهوه خانه های پر دود می خواندند
[ترجمه ترگمان] دوستانم beatniks بودند که به جاز گوش دادند و اشعار خود را در قهوهخانه های پر از دود خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a person whose values, self-expression, and dress reflect a rejection of conventional norms of thought and behavior; hippie.

- She's always been a bit of a beatnik going her own way.
[ترجمه گوگل] او همیشه یک بیت نیک بوده و راه خودش را می‌رود
[ترجمه ترگمان] همیشه به روش خودش یه کم در و داغون بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He was a beatnik who was born too late.
[ترجمه گوگل]او یک بیت نیک بود که خیلی دیر به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]اون آدم beatnik بود که خیلی دیر به دنیا اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had a beatnik poet who wore salami patches on his tweed sport coat.
[ترجمه گوگل]ما یک شاعر بیت‌نیک داشتیم که روی کت اسپرتش وصله‌های سالامی می‌پوشید
[ترجمه ترگمان]ما هم ون شاعر و beatnik داشتیم که کت و شلوار tweed پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I went to Oxford in 1961 with my beatnik uniform, sandals and black sweater.
[ترجمه گوگل]من در سال 1961 با یونیفرم بیت نیک، صندل و ژاکت مشکی به آکسفورد رفتم
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۱ با لباس beatnik و ژاکت سیاه به آکسفورد رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then you got the beatnik[sentence dictionary], maybe a lower class of person.
[ترجمه گوگل]سپس شما بیت نیک [فرهنگ جملات] را دریافت کردید، شاید از افراد طبقه پایین تر
[ترجمه ترگمان]سپس شما the [ فرهنگ لغت [ جمله ]، شاید یک طبقه پایین تر از فرد را دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Pre-Raphaelite beatnik, in other words.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر بیت نیک پیش از رافائلی
[ترجمه ترگمان]The -، به عبارت دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Using the same Beatnik sound engine with all the previous capabilities, this version added a whole new api-- the Java Sound API.
[ترجمه گوگل]با استفاده از موتور صدای Beatnik با تمام قابلیت‌های قبلی، این نسخه یک api کاملاً جدید اضافه کرد - Java Sound API
[ترجمه ترگمان]با استفاده از همان موتور صدای beatnik با تمام قابلیت های قبلی، این نسخه یک api کاملا جدید اضافه کرد - - API صوتی جاوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Using the same Beatnik sound engine with all the previous capabilities, this version added a whole new API -- the Java Sound API.
[ترجمه گوگل]با استفاده از موتور صدای Beatnik با تمام قابلیت‌های قبلی، این نسخه یک API کاملاً جدید - Java Sound API را اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از همان موتور صدای beatnik با تمام قابلیت های قبلی، این نسخه یک API جدید را اضافه کرد - - API صوتی جاوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's famous for its old jazz and beatnik haunts .
[ترجمه گوگل]این مکان به خاطر مکان‌های قدیمی جاز و بیت‌نیک‌اش معروف است
[ترجمه ترگمان]برای جاز قدیمی و در و beatnik معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is something attractive about the Beatnik fashion.
[ترجمه گوگل]چیزی جذاب در مورد مد Beatnik وجود دارد
[ترجمه ترگمان] یه چیز جالب در مورد \"beatnik\" وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her long black hair and comfortable clothes are the unruffled badge of the artist and beatnik, be she fifteen or fifty.
[ترجمه گوگل]موهای بلند مشکی و لباس‌های راحت او نشان بی‌نظیر هنرمند و بیت‌نیک است، چه پانزده ساله یا پنجاه ساله
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و سیاه او نشان آرام هنرمند و beatnik در آن بود، او پانزده یا پنجاه سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tied around his neck was a solid black scarf that hinted at a beatnik spirit lurking beneath the formality.
[ترجمه گوگل]دور گردنش روسری مشکی محکمی بسته شده بود که حکایت از روحیه ی ضربتی داشت که در زیر تشریفات کمین کرده بود
[ترجمه ترگمان]شال گردنی ستبر و محکمی بود که به روح و beatnik که در زیر تشریفات مخفی شده بود اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had attitude, the right stuff, like a nineteenth-century beatnik.
[ترجمه گوگل]او نگرش داشت، چیزهای درست، مثل یک بیت نیک قرن نوزدهمی
[ترجمه ترگمان]او طرز رفتار و رفتار درست مانند قرن نوزدهم را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For Marlene Dietrich, his sideburns turned him into "an Egyptian beatnik".
[ترجمه گوگل]برای مارلن دیتریش، ساقه‌های پهلویش او را به «یک بیت‌نیک مصری» تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]برای Marlene دیتریخ، sideburns او را به \"an مصری\" تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So, we thought it might help if we dressed BoA up like a real, American beatnik while she worked on her new English lyrics.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما فکر کردیم که اگر BoA مانند یک بیت نیک آمریکایی واقعی لباس بپوشیم، در حالی که او روی اشعار انگلیسی جدید خود کار می کرد، ممکن است کمک کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما فکر کردیم که اگر ما صورت فلکی گاوران را مانند یک beatnik آمریکایی درست کنیم، در حالی که او بر روی متن جدید انگلیسی خود کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم ژولیده و شوریده (اسم)
beatnik

متظاهر به هنروری (اسم)
beatnik

انگلیسی به انگلیسی

• member of the beat generation; person of the late 1950's and early 60's who rejects the conventions of society
young people in the late 1950's who wore strange clothes and had unconventional beliefs were referred to as beatniks.

پیشنهاد کاربران

بپرس