beatific

/ˌbiːəˈtɪfɪk//ˌbiːəˈtɪfɪk/

معنی: سعید، سعادت امیز
معانی دیگر: شاد، سعادتمند، آمرزیده، آمرزنده، آمرزش آفرین، فرخنده، سعادت بخش، پربرکت، بهشت آسا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: beatifically (adv.)
(1) تعریف: characterized by or exhibiting great contentment, peace, or joy; blissful.
مترادف: blessed, blissful, Elysian
مشابه: angelic, content, ecstatic, joyful, joyous, jubilant, peaceful, radiant, serene

(2) تعریف: saintly; blessed.
مترادف: angelic, blessed, saintly
مشابه: divine, holy, sacred

- beatific innocence
[ترجمه گوگل] معصومیت زیبا
[ترجمه ترگمان] معصومانه است،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a beatific smile
لبخندی حاکی از نیکبختی

2. The angels in the painting have beatific smiles.
[ترجمه گوگل]فرشته های نقاشی لبخندهای زیبایی دارند
[ترجمه ترگمان]فرشتگان در نقاشی لبخند خوشی بر لب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Short of the beatific vision, to what can theological exploration point?
[ترجمه گوگل]به جز دیدگاه سعادت بخش، کاوش الهیات به چه چیزی می تواند اشاره کند؟
[ترجمه ترگمان]- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Beatific would be more like it.
[ترجمه گوگل]Beatific بیشتر شبیه آن خواهد بود
[ترجمه ترگمان] beatific \"بیشتر شبیه این میشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had an almost beatific expression on her pretty face.
[ترجمه گوگل]او حالت تقریباً زیبایی در چهره زیبایش داشت
[ترجمه ترگمان]چهره زیبایش در چهره اش نمایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But at present, we both have our own beatific family, all of the story became the cloud and gas passed without any trace.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، ما هر دو خانواده خوشبخت خودمان را داریم، همه ماجرا تبدیل به ابر و گاز شد بدون هیچ ردی
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر، هر دو خانواده beatific داریم، همه داستان تبدیل به ابر و گاز شد بدون هیچ ردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cho Chang : Youre a rattling beatific teacher, Harry.
[ترجمه گوگل]چو چانگ: تو یک معلم شادی آور هستی، هری
[ترجمه ترگمان]چو چانگ: تو استاد فوق العاده ای هستی، هری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Perhaps the Beatific Vision itself has some remote kinship with this lowly experience.
[ترجمه گوگل]شاید خود Beatific Vision با این تجربه حقیر ارتباط نزدیکی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید موسسه World Vision خودش دارای خویشاوندی از راه دور با این تجربه پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It can make you pain, beatific and agonising!
[ترجمه گوگل]می تواند باعث درد، شادی و رنج شما شود!
[ترجمه ترگمان]این باعث می شه که تو درد و رنج و زجر بکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Forrest Gump : Id attain a beatific husband, Jenny.
[ترجمه گوگل]فارست گامپ: من به یک شوهر خوشبخت خواهم رسید، جنی
[ترجمه ترگمان]فارست Gump: من به دست شوهر بهتری می رسم، جنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My world was a beatific pleasure ground in your hand. Nobody could put up the shutters except you.
[ترجمه گوگل]دنیای من در دست تو یک زمین لذت بخش بود هیچ کس جز تو نمی توانست کرکره را ببندد
[ترجمه ترگمان]دنیای من یک زمین لذت شادی بخش در دستت بود هیچ کس جز تو پنجره ها را up
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you have a beatific Christmas Day with my most heartfelt benison!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم روز کریسمس زیبایی را با صمیمانه ترین عشق من داشته باشید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش یه روز کریسمس خوشی رو با most قلبی من داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's pathetic because the beatific feeling is not eternal .
[ترجمه گوگل]رقت انگیز است زیرا احساس خوشبختی ابدی نیست
[ترجمه ترگمان]رقت انگیزه برای اینکه احساس خوشبختی ابدی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beatific friend, year be prosperous!
[ترجمه گوگل]دوست زیبا، سال پربرکتی باشد
[ترجمه ترگمان]دوست عزیز، سال آینده موفق باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سعید (صفت)
happy, auspicious, blessed, blest, jovial, beatific

سعادت امیز (صفت)
beatific

انگلیسی به انگلیسی

• wonderfully happy; blessed
an idea or expression that is beatific shows or expresses great happiness or calmness; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Blissfully happy; showing great joy 🌼
🔍 مترادف: Blissful
✅ مثال: Her beatific smile lit up the room.
لانگمن دیکشنری : خجسته
Showing joy and peace : a beatific smile
بهجت انگیز
سعادت آور ، سعادت آمیز ، فرخنده ، مبارک
سعادت آمیز. فرخنده

بپرس