... [مشاهده متن کامل]
- - -
- - -
می خواستم اون ایده رو پیشنهاد بدم، ولی اون توی جلسه زودتر از من گفت.
- - -
اون زودتر از من عمل کرد و آخرین بلیت کنسرت رو خرید.
- - -
ما قصد داشتیم اونجا کافی شاپ باز کنیم، ولی یه شرکت دیگه زودتر از ما دست به کار شد.
- - -
او همیشه زودتر از من به سؤال های معلم جواب می ده.
- - -
داشتم معذرت خواهی می کردم، ولی اون زودتر از من عذرخواهی کرد.
- - -
رقیبم با انتشار محصولش یک هفته زودتر، از من پیشی گرفت.
- - -
می خواستم اول من خبر رو منتشر کنم، ولی باز تو زودتر از من این کار رو کردی!
- - -
خبرنگار با خبر اختصاصی خودش از همه جلو زد.
- - -
نزدیک بود ازش خواستگاری کنم، ولی جان زودتر از من این کار رو کرد و حالا با هم قرار می ذارن.
- - -
اگه سریع عمل نکنی، یکی دیگه زودتر از تو وارد می شه.
معنی: شکست دادن، جلو زدن، زدن ( در اینجا: زودتر کاری رو انجام دادن از طرف مقابل )
⟶ در این اصطلاح، "beat" یعنی پیشی گرفتن یا زودتر کاری انجام دادن از کسی
- - -
معنی: کسی ( مثلاً: him, her, me, John )
⟶ این همون کسیه که ازش جلو می زنی یا قبل از اون کاری انجام می دی.
مثلاً:
beat him → از اون جلو زدی
beat me → از من زودتر عمل کردی
- - -
معنی: به ( در اینجا مسیر رسیدن به چیزی رو نشون می ده )
⟶ یعنی رسیدن به یه نقطه یا اتفاق:
"to the punch" → تا رسیدن به مشت
- - -
معنی: مشت
⟶ در اصل از ورزش بوکس اومده؛ منظور همون ضربه ایه که قراره وارد بشه
- - -
### 🟩 ترکیب کلی:
یعنی:
> قبل از اینکه کسی مشت بزنه، تو زدی!
> ( در واقع: زودتر از اون وارد عمل شدی )
- - -
### 🟦 ترجمه محاوره ای نهایی:
جلو زدن از کسی
پیش دستی کردن
زودتر از بقیه کاری رو انجام دادن
- - -
مثال:
می خواستم جواب بدم، ولی اون زودتر گفت!
کسی رو در عمل انجام شده گذاشتن
پیش دستی کردن
I was going to suggest that idea to the boss today, but unfortunately one of my co - workers beat me to the punch
من می خواستم امروز این ایده رو به رئیسم پیشنهاد بدم ولی متاسفانه یکی از همکارهام پیش دستی کرد
من می خواستم امروز این ایده رو به رئیسم پیشنهاد بدم ولی متاسفانه یکی از همکارهام پیش دستی کرد