beat around the bush


به مطلب اصلی نپرداختن، اطاله ی سخن کردن، منظور از کلام را نگفتن، طفره رفتن، به اصل مطلب نپرداختن، منظور خود را بیان نکردن، صغری کبری چیدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to intentionally avoid the central matter or point.

- Stop beating around the bush and tell me what happened.
[ترجمه مهدی] اینقدر طفره نریدو به من بگید چی شده
|
[ترجمه سعیدپور] اینقدر این پا و اون پا نکن و بگو چی شده. | برو سر اصل مطلب و بگو چی شده!
|
[ترجمه گوگل] از زدن دور بوته دست بردارید و به من بگویید چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه ترگمان] انقدر اطراف بوته کتک نزنید و به من بگید چه اتفاقی افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Don't beat around the bush, come straight to the point!
[ترجمه ❤️] طفرفه نرو
|
[ترجمه شکو] حاشیه نرو راست برو سر اصل مطلب
|
[ترجمه گوگل]در اطراف بوش کتک نزنید، مستقیماً سر اصل مطلب بیایید!
[ترجمه ترگمان]اطراف بوته را نزنید، مستقیم برو سر اصل مطلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't beat around the bush . Ask for your account to be paid, and paid quickly.
[ترجمه مهرداد] طفره نروید حسابتون را سریع پرداخت کنید
|
[ترجمه گوگل]دور بوته نزن از حساب خود بخواهید که پرداخت شود و به سرعت پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]حاشیه جنگل را شکست ندهید از شما بخواهید حساب خود را بپردازید و سریعا پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is no sense in beating around the bush.
[ترجمه ماری] دلیلی وجود نداره طفره بری
|
[ترجمه Ehsan] طفره رفتن هیچ فایده ای ندارد.
|
[ترجمه گوگل]کوبیدن دور بوته معنی ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ حسی در زدن دور و بر بوته ها وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't beat around the bush - get to the point!
[ترجمه Uncle Artin] اینقدر طفره نرو - برو سر اصل مطلب!
|
[ترجمه گوگل]در اطراف بوش ضرب و شتم نباشید - به اصل مطلب برسید!
[ترجمه ترگمان]دور و بر بوته رو نزن - برو سر اصل مطلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stop beating around the bush.
[ترجمه گوگل]طفره نرو
[ترجمه ترگمان]دست از کتک زدن در اطراف بوته بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Beating around the bush - not saying what you mean.
[ترجمه مهسا] طفره رفتن - نگفتن منظورت چیه
|
[ترجمه گوگل]کتک زدن دور بوته - نگفتن منظورت
[ترجمه ترگمان]کتک زدن در اطراف بوته - منظورت چیه؟ -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I shan't beat around the bush, and I shall thank you to be absolutely blunt with me.
[ترجمه گوگل]من نباید در اطراف بوش ضرب و شتم، و من از شما تشکر می کنم که کاملا با من رک و پوست کند
[ترجمه ترگمان]من در اطراف بوته کتک نخواهم خورد و از شما تشکر می کنم که کاملا بی پرده با من صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why do you always beat around the bush while speaking?
[ترجمه امین] چرا بین صحبت هات طفره میری؟
|
[ترجمه حمید باقری منچستر] چرا همیشه طفره میری موقعه صحبت کردن .
|
[ترجمه گوگل]چرا در حین صحبت کردن همیشه دور بوته می کوبید؟
[ترجمه ترگمان]چرا وقتی حرف می زنی همیشه اطراف بوته کتک می خوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let us be frank and don't beat around the bush.
[ترجمه مهرداد] بگذارید صادقانه به اصل مطلب بپردازیم
|
[ترجمه گوگل]بیایید صریح باشیم و دور بوته نزنیم
[ترجمه ترگمان]بذار رک و راست باشیم و اطراف بوته رو شکست ندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He would not answer yes or no, but beat around the bush.
[ترجمه نگار] او جواب درست خود را نمی گوید، حاشیه میرود.
|
[ترجمه حمید باقری منچستر] او جواب بله و خیر را نمی ده فقط حاشیه میره .
|
[ترجمه گوگل]او جواب بله یا خیر نمی داد، اما دور بوته می زد
[ترجمه ترگمان]او جواب بله یا نه را نمی داد، اما به حاشیه جنگل می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jack, don't beat around the bush.
[ترجمه مهدی] جک، طفره نرو!
|
[ترجمه گوگل]جک، دور بوته کتک نزن
[ترجمه ترگمان]جک، این دور و بر بوته ها بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't beat around the bush ; state your case in plain and simple terms.
[ترجمه حمید باقری منچستر] طفره نرفتن و حرف خود را به زبان ساده و بی حاشیه بیان کردن
|
[ترجمه گوگل]دور بوته نکوبید ; مورد خود را به زبان ساده و واضح بیان کنید
[ترجمه ترگمان]در اطراف بوته ها شکست ندهید؛ حالت خود را در شرایط ساده و ساده بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Let's be frank and don't beat around the bush.
[ترجمه حمید باقری] بیا با هم رو راست باشیم و طفره نریم
|
[ترجمه گوگل]بیایید صریح باشیم و در اطراف بوش نزنیم
[ترجمه ترگمان]بیا رک و راست باشیم و اطراف بوته رو شکست ندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't beat around the bush when you are talking to me.
[ترجمه حمید باقری] طفره نرو موقعی که با من صحبت می کنی
|
[ترجمه گوگل]وقتی با من صحبت می کنی، دور بوته کتک نزن
[ترجمه ترگمان]وقتی داری با من حرف می زنی از بوش دور نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He beat around the bush for a half hour without coming to the point.
[ترجمه حمید باقری] او حدود نیم ساعت حاشیه رفت بدون پرداختن به اصل مطلب
|
[ترجمه گوگل]نیم ساعت بدون اینکه سر اصل مطلب بیاید دور بوته زد
[ترجمه ترگمان]نیم ساعتی بدون اینکه به آن نقطه بیاید، به اطراف بیشه ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• speak indirectly, avoid directly discussing the issue, talk in a roundabout way without addressing the problem

پیشنهاد کاربران

کاربرد: این اصطلاح زمانی به کار می رود که فرد از گفتن مسئله اصلی اجتناب کرده و با صحبت کردن در مورد موضوعات بی اهمیت قصد دارد مخاطب را گمراه و منحرف کند. یا به عبارتی در گفتن اصل موضوع تعلل به خرج میدهد.
...
[مشاهده متن کامل]

معادل در فارسی:
صغری کبری چیدن
طفره رفتن
به جاده خاکی زدن
حاشیه رفتن
اسمون ریسمون بافتن
حرف را در دهان چرخاندن
به کوچه علی چپ زدن
این پا و آن پا کردن
مثال:
If you’ve got anything to say, just say it! Don’t beat around the bush.
اگر می خوای چیزی بگی، خب بگو! این قدر اسمون ریسمون نباف .
I’m not a person to beat around the bush. I’d rather be open and straightforward.
ترجمه: من کسی نیستم که صغری کبری بچینم. ترجیح می دم مستقیم حرفم رو بزنم و صادق باشم .

To talk around subject=to a void getting to the point
طفره رفتن - به موضوع اصلی نپرداختن
طفره نرو
آسمون ریسمون بافتن
I’m not going beat around bush , I hate your boy friend.
to avoid giving a definite answer or position
طفره رفتن، حاشیه رفتن، به جاده خاکی زدن، خود را به کوچه علی چپ زدن، تجاهل کردن
Please stop beating around the bush and tell me the full story.
If you have something to tell me, just say it. Don’t beat around the bush.
...
[مشاهده متن کامل]

When I asked Jake about his test results, he started beating around the bush.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/beat-around-the-bush
حاشیه رفتن طفره رفتن
به صحرای کربلا زدن
یعنی توی صحبت حاشیه رفتن. طفره رفتن.
Don't beat around the bush حاشیه نرو
صغری کبری چیدن
به شکل
stop beat around the bush
dont beat around the bush
یعنی برو سر اصل مطلب
در رفتن از چیزی
فرار کردن
حاشیه نرو!
تعریف انگلیسی to don't say something because it is uncomfortable میتوان گفت :ی چیزی رو دقیق نگفتن و طفره رفتن. for example: oh baby! Don't beat around the bush, tell me what do you want exactly
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس