bear with


شکیبایی داشتن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to continue with despite aggravations; be patient with; be tolerant of.
مشابه: indulge

- Bear with me a little longer.
[ترجمه MF] یه کم با من راه بیا ( شکیبایی کن )
|
[ترجمه گوگل] کمی بیشتر تحمل کن
[ترجمه ترگمان] کمی بیشتر با من بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Bear with evil and expect good.
[ترجمه گلناز] همراهی باشیژان و انتطاره خوبی
|
[ترجمه گوگل]بدی را تحمل کنید و انتظار خوبی داشته باشید
[ترجمه ترگمان] خرس \"با شیطان\" و انتظار خوبی داشته باش \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you'll bear with me, Frank, just let me try to explain.
[ترجمه گوگل]اگر تحمل می کنی، فرانک، فقط اجازه بده تا توضیح دهم
[ترجمه ترگمان]اگر با من مدارا کنی، فرانک، فقط بگذار سعی کنم توضیح بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is it hard to bear with criticism?
[ترجمه گوگل]تحمل انتقاد سخت است؟
[ترجمه ترگمان]تحمل انتقاد کردن سخت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When he's just woken up he's like a bear with a sore head.
[ترجمه گوگل]وقتی او تازه از خواب بیدار شده است مانند یک خرس با سر درد است
[ترجمه ترگمان]وقتی که بیدار شد مثل یک خرس با سر درد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're like a bear with a sore head this morning. What's wrong with you?
[ترجمه گوگل]تو مثل یک خرس با سر درد امروز صبح هستی چه بلایی سرت اومده؟
[ترجمه ترگمان]امروز صبح مثل یک خرس زخمی شدی تو چه مرگت شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you will bear with me a little longer, I'll answer your question.
[ترجمه گوگل]اگر کمی بیشتر تحمل کنید، به سوال شما پاسخ خواهم داد
[ترجمه ترگمان]اگر کمی بیشتر با من مدارا کنی، به سوالت جواب خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bear with me for a minute, and you'll see what I mean.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه مرا تحمل کن، متوجه منظورم می شوی
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه با من بیا تا ببینی چه می گویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you can bear with me a little longer, you will see what I mean.
[ترجمه گوگل]اگر بتوانید کمی بیشتر تحمل کنید، متوجه منظور من خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر می توانید کمی بیشتر با من تحمل کنید، خواهید دید منظورم چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you'll just bear with me for a moment, I'll find you a copy of the drawings.
[ترجمه گوگل]اگر یک لحظه مرا تحمل کنی، یک کپی از نقاشی ها را برایت پیدا می کنم
[ترجمه ترگمان]اگر برای یک لحظه صبر کنی، یک نسخه از این نقاشی ها پیدا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you will bear with me a little longer,I'm sure I can locate the key.
[ترجمه گوگل]اگر کمی بیشتر تحمل کنید، مطمئن هستم که می توانم کلید را پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]اگر کمی بیشتر طول بکشد، مطمئنم که می توانم کلید را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you will bear with me, I shall be very glad.
[ترجمه گوگل]اگر من را تحمل کنید، بسیار خوشحال خواهم شد
[ترجمه ترگمان]اگر با من مدارا کنی خیلی خوشحال می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have to bear with his bad temper because he is a bit frustrated these days.
[ترجمه گوگل]ما باید بدخلقی او را تحمل کنیم زیرا او این روزها کمی ناامید است
[ترجمه ترگمان]ما مجبوریم با خلق و خوی بد خود تحمل کنیم، زیرا او این روزها کمی ناامید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your little sister is sick, try to bear with her when she cries.
[ترجمه گوگل]خواهر کوچک شما مریض است، سعی کنید وقتی گریه می کند او را تحمل کنید
[ترجمه ترگمان]خواهر کوچولوت مریضه، سعی کن وقتی گریه میکنه بهش برسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's under a lot of strain. Just bear with her.
[ترجمه گوگل]او تحت فشار زیادی است فقط تحملش کن
[ترجمه ترگمان]تحت فشار زیادی است فقط با اون باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bear with me a minute, and I'll check if Mr Garrard's in.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه با من صبر کنید، و من بررسی می کنم که آیا آقای گارارد وارد شده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه با من بیا و من چک می کنم که اقای Garrard داخل خانه است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be patient, endure patiently

پیشنهاد کاربران

Be patient/wait
با کسی راه آمدن، تحمل کردن، صبوری کردن ، مثال I always bear with him من همیشه باهاش راه میام، همیشه باهاش صبوری می کنم

بپرس