bear the burden

پیشنهاد کاربران

زحمت کاری را متحمل شدن. بار موضوعی را به دوش کشیدن یا متقبل شدن.
مثال:
They say that landlords should bear the burden of these repairs and not tenants.
اونا میگن که زحمت این تعمیرات رو صاحبخونه ها باید متحمل بشن نه مستاجرها.

بپرس