beans

جمله های نمونه

1. beans are flatulent
لوبیا نفاخ است.

2. beans cause gas
لوبیا گاز معده تولید می کند.

3. green beans
لوبیا سبز

4. kidney beans
لوبیا قرمز

5. lima beans
لوبیای امریکایی،لوبیای لیما

6. string beans are cooked and eaten with the pod
لوبیا سبز را با غلاف می پزند و می خورند.

7. these beans cook slowly
این لوبیا دیر پخته می شود.

8. roasted coffee beans
قهوه دانه های برشته

9. soak the beans in water for five hours
لوبیاها را پنج ساعت در آب بخیسان.

10. full of beans
پر انرژی،پر اشتیاق،سرزنده

11. spill the beans
1- رازی را افشا کردن،لو دادن 2- نقشه ای را به هم زدن،کار را خراب کردن،خیطی بالا آوردن

12. a hill of beans
(توده ی خاک که روی آن لوبیا کاشته اند) پشته ی لوبیا

13. a mess of beans and beef
خوراک لوبیا و گوشت گاو

14. a puree of beans
پوره ی لوبیا

15. giving the opposition beans in a stinging speech
طی یک سخنرانی انتقادآمیز سخت بر مخالفان تاختن

16. he doesn't know beans about sports
او درباره ی ورزش هیچ نمی داند.

17. to pulverize coffee beans
خرد کردن دانه های قهوه

18. before cooking, steep the beans for a while
پیش از پختن لوبیا را قدری بخیسان.

19. we raise wheat and beans
ما گندم و لوبیا به عمل می آوریم.

20. they were ready to give the enemy beans
آماده بودند که یک گوشمالی حسابی به دشمن بدهند.

21. the exchange of his mother's cow for a handful of beans
معاوضه ی گاو مادرش با یک مشت لوبیا

22. that particular blend of coffee is made from two or three different kinds of coffee beans
آن آمیزه ی مخصوص قهوه از دو یا سه نوع قهوه ی مختلف تشکیل می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) small amount, not much (e.g. "i know beans about music"); (slang) person's head; (slang) money (e.g.,"i've worked for this company for fifteen years, but i still don't have beans"); (drug related slang) crack, cocaine; mescaline; amphetamine; depressants

پیشنهاد کاربران

Beans is a slang term for ecstasy, a psychoactive drug that is commonly sold in pill form. The term “beans” comes from the resemblance of the pill to a small bean or tablet.
یک اصطلاح عامیانه برای اکستازی است، یک داروی روانگردان که معمولا به شکل قرص فروخته می شود. این اصطلاح از شباهت قرص به یک لوبیا یا قرص کوچک می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

“I bought some beans for the party tonight. ”
In a conversation about drug use, a person might ask, “Have you ever tried beans?”
A user might post on a drug forum, “What’s the best way to take beans for the maximum effect?”

beans
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-drug-deal/
معنیش میشه لوبیا
انواع لوبیا
دانه
ابجو
کنسرو لوبیا
لوبیا
انواع لوبیا
he is full of beans
او پر از انرژی است
Peanuts
any money at all
a very small amount or nothing at all of something
چیز کم ارزش به درد نخور
هیچ پولی. . . !
هیچی!
هیچ!
مقدار کم از چیزی. . .

لوبیا، حبوبات، باقلا، حبه، چیزی کم ارزش و جرءی
لوبیا قرمز
big beans:صندلی راحتی
لوبیا
a small type of food from a plant that you cook and eat
حبوبات
لوبیا سبز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس