beanbag

/ˈbiːnbæɡ//ˈbiːnbæɡ/

کیسه ی کوچک که پر است از دانه های لوبیا مانند و در برخی بازی ها برای پرتاب به کار می رود، لوبیا انبانه، بازی لوبیا انبانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small cloth bag with dried beans or pellets sealed inside, used as a plaything.

(2) تعریف: a large sturdy pellet-filled bag used as a chair.

جمله های نمونه

1. Sew up the zips of beanbags.
[ترجمه گوگل]زیپ کیسه های لوبیا را بدوزید
[ترجمه ترگمان]و the را به Sew up
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the same time, George measured the beanbag model.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، جورج مدل beanbag را اندازه گرفت
[ترجمه ترگمان]در عین حال، جورج مدل beanbag را اندازه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A comfortable chair, or maybe a bean-bag for the salon.
[ترجمه گوگل]یک صندلی راحت، یا شاید یک کیسه لوبیا برای سالن
[ترجمه ترگمان]یک صندلی راحت، یا شاید یک کیسه لوبیا برای سالن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The budget is a mythical beanbag.
[ترجمه گوگل]بودجه یک کیسه حبوبات افسانه ای است
[ترجمه ترگمان]بودجه یک beanbag افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A hot beanbag may be just the cure you need.
[ترجمه گوگل]یک کیسه لوبیا داغ ممکن است تنها درمانی باشد که به آن نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]یه نوشیدنی داغ ممکنه همون دارویی باشه که تو نیاز داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Beanbag, beanbag, Play a game of beanbag!
[ترجمه گوگل]کیسه لوبیا، کیسه لوبیا، کیسه لوبیا بازی کن!
[ترجمه ترگمان]\"Beanbag\"، \"beanbag\"، بازی \"beanbag\" رو بازی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even better, the beanbag wheels absorb shock far better than other types of wheels, reducing the need for a hefty suspension.
[ترجمه گوگل]حتی بهتر از آن، چرخ‌های beanbag ضربه‌ها را به مراتب بهتر از سایر انواع چرخ‌ها جذب می‌کنند و نیاز به سیستم تعلیق سنگین را کاهش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]حتی بهتر این است که چرخ های beanbag شوک بسیار بهتری نسبت به انواع دیگر چرخ ها را جذب می کنند و نیاز به یک تعلیق سنگین را کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Games from our Parents' Childhood: Hopscotch, Freeze, Beanbag toss, Paper Airplanes . . . . . . Held in the Games Area outside Family Box, share with your children the games that once brought us great joy!
[ترجمه گوگل]بازی‌های دوران کودکی والدین ما: هوپسکاچ، فریز، پرتاب کیسه‌های لوبیا، هواپیماهای کاغذی در «منطقه بازی‌ها» خارج از «جعبه خانواده» برگزار می‌شود، بازی‌هایی را که زمانی برای ما شادی زیادی به ارمغان می‌آورد، با فرزندانتان به اشتراک بگذارید!
[ترجمه ترگمان]بازی های کودکان والدین: Hopscotch، خشک شدن، toss، تکان دادن، کاغذ Airplanes در منطقه بازی ها در بیرون کادر خانواده، بازی هایی که زمانی شادی بزرگی به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Place a beanbag on top of a pool noodle that is held upright and see how far she can walk before the beanbag falls.
[ترجمه گوگل]یک کیسه لوبیا را روی نودل استخری قرار دهید که به صورت عمودی نگه داشته می شود و ببینید که او چقدر می تواند قبل از افتادن کیسه حبوبات راه برود
[ترجمه ترگمان]یک beanbag را روی یک noodle که عمودی نگه داشته می شود قرار دهید و ببینید که تا چه حد می تواند قبل از سقوط beanbag راه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A simple beanbag chair or other cozy chair, a small table with a reading lamp and a small bookcase are all that is needed.
[ترجمه گوگل]یک صندلی ساده لوبیایی یا یک صندلی دنج دیگر، یک میز کوچک با یک چراغ مطالعه و یک قفسه کتاب کوچک تمام چیزی است که لازم است
[ترجمه ترگمان]یک صندلی راحتی ساده یا یک صندلی راحتی دیگر، یک میز کوچک با یک چراغ مطالعه و یک قفسه کوچک تمام آن چیزی است که لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oh, my God, Rach. Beanbag chairs.
[ترجمه گوگل]اوه، خدای من، راچ صندلی های لوبیایی
[ترجمه ترگمان]اوه خدای من ریچ صندلی Beanbag
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A classmate is asleep on the beanbag, Roald Dahl's Danny The Champion of the World open on his lap.
[ترجمه M] یکی از همکلاسی ها روی صندلی به خواب رفته در حالیکه کتاب دنی قهرمان جهان نوشته روآلد دال باز بر روی زانوانش قرار دارد
|
[ترجمه گوگل]همکلاسی روی کیسه لوبیا خوابیده است، رولد دال، دنی قهرمان جهان، روی بغلش باز می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از همکلاسی او در the، نوشته رولد دال، قهرمان جهان که روی زانویش نشسته است، به خواب می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Play a game of beanbag!
[ترجمه گوگل]یک بازی کیسه لوبیا بازی کنید!
[ترجمه ترگمان]بازی of رو بازی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let's play a beanbag game.
[ترجمه گوگل]بیایید یک کیسه لوبیا بازی کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا بازی \"beanbag\" رو بازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most of the people in the front room were sitting on couches or beanbags.
[ترجمه گوگل]اکثر افراد در اتاق جلویی روی کاناپه ها یا کیسه های لوبیا نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افرادی که در اتاق جلویی نشسته بودند روی کاناپه های or یا beanbags نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small bag filled with beans (used as a toy)

پیشنهاد کاربران

بپرس