beagle

/ˈbiːɡl̩//ˈbiːɡl̩/

معنی: جاسوس، کاراگاه، تازی شکاری پاکوتاه
معانی دیگر: بیگل (نوعی سگ کوچک شکاری)، تازی پاکوتاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, short-legged hound with long ears and a smooth coat, usu. having black, tan, and white markings.

جمله های نمونه

1. Snoopy is the world's most famous beagle.
[ترجمه گوگل]اسنوپی معروف ترین بیگل جهان است
[ترجمه ترگمان]Snoopy the beagle دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was about the size of a beagle.
[ترجمه گوگل]به اندازه یک بیگل بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا به اندازه یک تازی پاکوتاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And I'd gladly wave goodbye to the odd beagle if it would help cure cancer.
[ترجمه گوگل]و من با کمال میل با بیگل عجیب خداحافظی می کنم اگر به درمان سرطان کمک کند
[ترجمه ترگمان]و اگر این کار به درمان سرطان کمک می کرد، با کمال میل از این تازی عجیب تشکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A beagle with her intestines lying on the concrete, and lab technicians microwaving animals out of boredom.
[ترجمه گوگل]بیگلی که روده‌هایش روی بتن دراز کشیده است و تکنسین‌های آزمایشگاه از روی بی‌حوصلگی حیوانات را مایکروویو می‌کنند
[ترجمه ترگمان]یک جاسوس با روده اش روی بتون و تکنسین آزمایشگاه حیوانات را از بی حوصلگی بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plug the 5mm barrel end into the Beagle Board's barrel connector.
[ترجمه گوگل]انتهای بشکه 5 میلی متری را به کانکتور بشکه برد بیگل وصل کنید
[ترجمه ترگمان]barrel لوله ۵ mm را به اتصال دهنده لوله Beagle متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When you get a letter from the head beagle, you always faint!
[ترجمه گوگل]وقتی نامه ای از سر بیگل به شما می رسد، همیشه غش می کنید!
[ترجمه ترگمان]وقتی یه نامه از رئیس beagle گرفتی همیشه ضعف می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They tried to cross a beagle with a Saint Bernard.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند با یک سن برنارد از یک بیگل عبور کنند
[ترجمه ترگمان] اونا سعی کردن از یه جاسوس با یه \"سن برنارد\" عبور کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I never make a decision without consulting my beagle board!
[ترجمه گوگل]من هرگز بدون مشورت با هیئت مدیره بیگلم تصمیم نمی گیرم!
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت بدون مشورت با هیات مدیره my تصمیم نمی گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It will release the British lander Beagle - 2 to collect and analyse Martian soil.
[ترجمه گوگل]این کاوشگر بریتانیایی بیگل - 2 را برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل خاک مریخ آزاد می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت فضاپیمای British Beagle - ۲ را برای جمع آوری و تجزیه خاک مریخ آزاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was with her and her favourite beagle in some nobby restaurant.
[ترجمه گوگل]من با او و بیگل مورد علاقه اش در یک رستوران نوبی بودم
[ترجمه ترگمان]من با اون و یه جاسوس مورد علاقه تو یه رستوران بزرگ بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The beagle is a bargain too: The whole pup can be rented out for $92 per night for two people and includes a breakfast of homemade granola and pastries.
[ترجمه گوگل]بیگل نیز مقرون به صرفه است: کل توله را می توان به ازای هر شب 92 دلار برای دو نفر اجاره کرد و شامل یک صبحانه گرانولا و شیرینی های خانگی است
[ترجمه ترگمان]The نیز یک معامله است: برای دو نفر برای دو نفر و شامل یک صبحانه برای granola و شیرینی خانگی می توانید برای هر شب ۹۲ دلار اجاره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beagle belong in Disneyland, they are the happiest dogs on earth.
[ترجمه گوگل]بیگل متعلق به دیزنی لند است، آنها شادترین سگ های روی زمین هستند
[ترجمه ترگمان]Beagle به دیسنی لند تعلق دارند آن ها خوشبخت ترین سگ روی زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sinus arrhythmia appeared in 15 % of beagle dogs.
[ترجمه گوگل]آریتمی سینوسی در 15 درصد از سگ های بیگل ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]arrhythmia در ۱۵ % سگ های تازی پاکوتاه ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Callus bone mineral density increased continuously in normal beagle fracture healing models.
[ترجمه گوگل]تراکم معدنی استخوان پینه به طور مداوم در مدل‌های ترمیم شکستگی بیگل طبیعی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]تراکم مواد معدنی استخوان به طور مداوم در مدل های ترمیم شکستگی طبیعی beagle افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Darwin came here on the Beagle and noted that the sound of calving bergs "reverberates like the broadside of a man-of-war through the lonely channels. "
[ترجمه گوگل]داروین با کشتی بیگل به اینجا آمد و خاطرنشان کرد که صدای زایش برگ‌ها "مانند صدای یک مرد جنگی از طریق کانال‌های تنهایی طنین انداز می‌شود "
[ترجمه ترگمان]داروین در the به اینجا آمد و به این نکته اشاره کرد که صدای of کوه های یخی، مانند سیلی از یک مرد جنگ از طریق کانال های تنها به گوش می رسد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاسوس (اسم)
intelligencer, beagle, spy, snoop, tailer, informer, undercover agent, stoolie

کاراگاه (اسم)
eye, detective, beagle, informer, sleuth, bloodhound, gumshoe

تازی شکاری پاکوتاه (اسم)
beagle

انگلیسی به انگلیسی

• small hunting-hound
a beagle is a short-haired black and brown dog with long ears and short legs.

پیشنهاد کاربران

تومه شماری ، توله شکاری ، سگ شکاری
Hunting dog with short legs
نوعی سگ

بپرس