beadle

/ˈbiːdl̩//ˈbiːdl̩/

معنی: جارچی، مستخدم جزءکلیسا یا دانشگاه، منادی دادگاه، مامورانتظامات
معانی دیگر: (انگلیس) ناظم کلیسا، (کنیسه ی یهودیان) مباشر، متصدی امور روزمره، فراش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an official of an English church who ushers and maintains order during church services.

جمله های نمونه

1. It was, in fact, Mr Bumble the beadle, Oliver's old enemy.
[ترجمه گوگل]در واقع آقای بامبل بیدل، دشمن قدیمی الیور بود
[ترجمه ترگمان]در واقع آقای به مبل هم دشمن قدیمی اولیور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then it's time for the adoration of Jeremy Beadle - for Beadle is about in Bognor today as guest of honour.
[ترجمه گوگل]سپس نوبت به ستایش جرمی بیدل می رسد - زیرا بیدل امروز به عنوان مهمان افتخاری در بوگنور است
[ترجمه ترگمان]- پس وقتش است که به مبل راحتی جرمی را ستایش کنیم - به مبل امروز در Bognor به عنوان مهمان افتخاری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Under the Captaincy of Fred Beadle the brigade took part in many competitions winning many trophies, individual as well as for team events.
[ترجمه گوگل]تحت کاپیتانی فرد بیدل، تیپ در بسیاری از مسابقات شرکت کرد و جوایز زیادی را به دست آورد، چه فردی و چه در مسابقات تیمی
[ترجمه ترگمان]در زیر the فرد، تیپ در بسیاری از مسابقات پیروز شد و بسیاری از غنایم، افراد و رویداده ای تیمی را برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were in the custody of the court beadle who lived some distance away.
[ترجمه گوگل]آنها در بازداشت بیدل دادگاه بودند که کمی دورتر زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تحت سرپرستی یک بازرس دربار بودند که در فاصله بسیار دوری زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A very beadle to a humorous sigh.
[ترجمه گوگل]یک بیدل بسیار برای یک آه طنز
[ترجمه ترگمان]بازرس آه بلندی کشید و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Presbytery appoints the beadle of the parish to summond him pro secundo.
[ترجمه گوگل]پرسبیتری رئیس کلیسا را ​​منصوب می کند تا او را به صورت دوم احضار کند
[ترجمه ترگمان]The، بازرس شهرداری را منصوب می کند تا به او summond بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Discreet chorales endorse the beadle, who gathers cash on a wooden plate.
[ترجمه گوگل]گروه‌های همخوانی محتاطانه، بیدل را تأیید می‌کنند که پول نقد را روی یک بشقاب چوبی جمع‌آوری می‌کند
[ترجمه ترگمان]زیر لب زیر لب به بازرس نگاه می کند که روی یک بشقاب چوبی پول جمع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. 'Stand a little away from him, Beadle, ' said the other magistrate: laying aside the paper, and leaning forward with an expression of interest.
[ترجمه گوگل]قاضی دیگر گفت: «کمی دورتر از او بایست، بیدل،» قاضی دیگر: کاغذ را کنار گذاشت و با ابراز علاقه به جلو خم شد
[ترجمه ترگمان]قاضی گفت: به مبل، کمی از او فاصله بگیر، کاغذ را کنار گذاشت و با حالتی حاکی از علاقه به جلو خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The beadle is not superior to the universal human infirmity, but hopes to read in print what "Mooney, the active and intelligent beadle of the district, " said and did.
[ترجمه گوگل]بیدل برتر از ناتوانی جهانی انسان نیست، اما امیدوار است آنچه را که «مونی، بیدل فعال و باهوش منطقه» گفت و کرد، به صورت چاپی بخواند
[ترجمه ترگمان]بازرس گفت: \"بازرس از عیب و نقص جهانی انسان برتر نیست، اما امیدوار است آن چه را که\" مونی، بازرس فعال و هوشمند منطقه \" بخواند، بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. 'You're a kind-hearted woman, Mrs Corney, 'said the beadle.
[ترجمه گوگل]بیدل گفت: «خانم کورنی، شما یک زن خوش قلب هستید
[ترجمه ترگمان]بازرس گفت: خانم کور نی، شما زن مهربانی هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They always sent their beadle the day before to say they were coming.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه روز قبل بیدل خود را می فرستادند تا بگویند که می آیند
[ترجمه ترگمان]قبل از این که بگویند دارند می آیند، همیشه بازرس را می فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The grim beadle now made a gesture with his staff.
[ترجمه گوگل]بیدل عبوس اکنون با عصایش اشاره ای کرد
[ترجمه ترگمان]بازرس عبوس به عصایش اشاره کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. 'Hold your tongue, Beadle, ' said the second old gentleman, when Mr. Bumble had given vent to this compound adjective.
[ترجمه گوگل]وقتی آقای بامبل این صفت مرکب را به زبان آورد، گفت: «زبانت را نگه دار، بیدل،» دومین آقای پیرمرد
[ترجمه ترگمان]همین که آقای به مبل این صفت را به آقای به مبل باز کرد گفت: به مبل ساکت باشید، به مبل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Preceded by the beadle, and attended by an irregular procession of stern-browed men and unkindly-visaged women, Hester Prynne set forth towards the place appointed for her punishment.
[ترجمه گوگل]هستر پرین پیش از بیدل، و با حضور دسته‌ای نامنظم از مردان اخمو و زنانی که چهره‌ای ناپسند داشتند، به سمت مکانی که برای مجازات او تعیین شده بود، حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]هستر کنار بازرس ایستاده بود و با قدم های نامرتب و خشن با قدم های نامرتب و خشن به طرف جایی که برای تنبیه او تعیین شده بود، همراهی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. 'I despise 'em, ' said the beadle, growing very red in the face.
[ترجمه گوگل]بیدل که صورتش خیلی قرمز شده بود، گفت: «از آنها متنفرم
[ترجمه ترگمان]بازرس که صورتش سرخ شده بود گفت: من آن ها را حقیر می شمارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جارچی (اسم)
blazer, crier, beadle, herald, town crier, bellman, trumpeter, shouter

مستخدم جزء کلیسا یا دانشگاه (اسم)
beadle

منادی دادگاه (اسم)
beadle

مامور انتظامات (اسم)
beadle

انگلیسی به انگلیسی

• parish official; ceremonial officer (e.g. of a church, college or city)

پیشنهاد کاربران

بپرس