beading

/ˈbiːdɪŋ//ˈbiːdɪŋ/

آراستن لباس (و غیره) با دانه های مروارید (و غیره)، منجوق، گویچه یا دانه ی زینتی، تراش تسبیحی، مهره مهره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the decorative use of beads, as on dresses or purses; beadwork.

- Look at the beautiful beading on this belt.
[ترجمه گوگل] به مهره های زیبا روی این کمربند نگاه کنید
[ترجمه ترگمان] به اون beading نگاه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an ornamental molding, trim, or pattern having a rounded or beadlike design.

(3) تعریف: lacelike looped edging, or openwork lace trimming through which a ribbon can be run, as on a garment or cloth furnishings.

(4) تعریف: the activity of using beads to create decorative products.

- Beading is a relaxing hobby for them.
[ترجمه گوگل] منجوق زدن برای آنها یک سرگرمی آرامش بخش است
[ترجمه ترگمان] beading سرگرمی آرامش بخش برای آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The strips and beading are first coated with wood glue on the under surfaces and placed in position.
[ترجمه گوگل]ابتدا نوارها و مهره ها را با چسب چوب روی سطوح زیر می پوشانند و در موقعیت خود قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]نوارها و beading ابتدا با چسب چوب بر روی سطوح زیر پوشش داده می شوند و در موقعیت قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bonnie Raitt in illusion lace with black beading.
[ترجمه گوگل]بانی رایت با توری توهم با منجوق سیاه
[ترجمه ترگمان]و نی و نی و نی و نی با beading سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A fine sweat was beading his forehead but there was a grin of triumph on his face.
[ترجمه گوگل]عرق خوبی روی پیشانی اش نشسته بود، اما پوزخندی از پیروزی روی صورتش بود
[ترجمه ترگمان]پیشانیش عرق کرده بود، اما لبخند پیروزی بر چهره اش نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Consider instead the delicate beading of perspiration on a downy lip.
[ترجمه گوگل]به جای آن، مهره های ظریف عرق را روی یک لب پرزدار در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]به جای آن که صورتش از عرق عرق کرده باشد، صورتش از عرق خیس عرق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gaps between the central strip and the beading must be wide enough for the glass to slip easily into them.
[ترجمه گوگل]شکاف های بین نوار مرکزی و مهره باید به اندازه ای باشد که شیشه به راحتی در آنها بلغزد
[ترجمه ترگمان]فاصله بین نوار مرکزی و the باید به اندازه کافی عریض باشد تا شیشه به راحتی وارد آن ها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was beading pearls for a necklace.
[ترجمه گوگل]او برای یک گردنبند مروارید می زد
[ترجمه ترگمان]یک گردن بند مروارید از گردنش آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beading & Embroidry Co. Ltd is a company which specializes in designing and manufacturing fashionable evening dress.
[ترجمه گوگل]Beading, Embroidry Co Ltd شرکتی است که در طراحی و تولید لباس شب شیک تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت Embroidry & Ltd شرکتی است که در طراحی و ساخت لباس شب مد تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are such defects as furnace oxidation, beading, brittle fracture, distortion, unstable properties and so forth on commonly aged beryllium bronze .
[ترجمه گوگل]عیوبی مانند اکسیداسیون کوره، مهره زدن، شکستگی شکننده، اعوجاج، خواص ناپایدار و غیره در بریلیم برنز معمولی قدیمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چنین نقایصی وجود دارد: اکسیداسیون کوره، beading، شکستگی شکننده، اعوجاج، ویژگی های ناپایدار و غیره بر روی برنز beryllium رایج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bouquet: Delicate, Persistent Beading, rich yet subtle bouquet with hints of hawthorn, almonds, and toast.
[ترجمه گوگل]دسته گل: منجوق ظریف، بادوام، دسته گلی غنی و در عین حال ظریف با رنگ هایی از زالزالک، بادام و نان تست
[ترجمه ترگمان]ظریف، ظریف، beading، با نشانه هایی از بوته های خار و بادام و نان برشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Huawei company is a specialized supplier, Which supply beading and embroidery supplementary materials for many years.
[ترجمه گوگل]شرکت هوآوی یک تامین کننده تخصصی است که سال ها مواد مکمل مهره کاری و گلدوزی را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت Huawei یک تامین کننده تخصصی است که برای سالیان متمادی مواد مکمل beading و گلدوزی را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beading dominates the design for this Yoruba sheath. The staff at left is made out of iron and wood.
[ترجمه گوگل]منجوق بر طراحی این غلاف یوروبا غالب است کارکنان سمت چپ از آهن و چوب ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]beading بر طراحی این غلاف مجهول تسلط دارد کارکنان سمت چپ از آهن و چوب ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Beading and assembling process of IP superheater for Weihe project are introduced in detail.
[ترجمه گوگل]فرآیند Beading و مونتاژ سوپرهیتر IP برای پروژه Weihe به تفصیل معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند مونتاژ و مونتاژ of IP برای پروژه Weihe به طور مفصل معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can also use them for blocking gaps between skirting boards and floor - it's much cheaper than wood beading.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید از آنها برای مسدود کردن شکاف بین تخته های دامن و کف استفاده کنید - این بسیار ارزان تر از مهره های چوبی است
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از آن ها برای مسدود کردن شکاف بین boards و کف زمین استفاده کنید - این بسیار ارزان تر از چوب چوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Next, assemble the two sides, as shown, having shaped one end of each of the four pieces of beading.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، دو طرف را، همانطور که نشان داده شده است، جمع کنید، و یک انتهای هر یک از چهار تکه مهره را شکل دهید
[ترجمه ترگمان]سپس، همانطور که نشان داده شده است، دو طرف را مونتاژ کرده و یک انتهای هر یک از چهار قطعه را شکل داده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] تور نواری گلدار

انگلیسی به انگلیسی

• object made of or decorated with beads; pearl molding, molding shaped like a string of beads (architecture)
beading is a narrow strip of wood that is used to make a neat or decorative edge on a piece of furniture.

پیشنهاد کاربران

بپرس