beachcomber

/ˈbiːt͡ʃˌkoʊmə//ˈbiːt͡ʃˌkəʊmə/

معنی: ادم ولگرد، موج خروشان دریا و اقیانوس
معانی دیگر: (به ویژه در کرانه های گرمسیر) کسی که در ساحل دریا ولگردی کرده و با گدایی یا زباله کاوی و غیره زندگی می کند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who lives by finding and selling miscellaneous items that wash ashore or are discarded there.

(2) تعریف: a long or large wave rolling onto a beach.

جمله های نمونه

1. Attracted by its unusual colour and shape the beachcomber picked it up.
[ترجمه گوگل]ساحلی که رنگ و شکل غیرمعمول آن را جذب کرده بود، آن را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]the که از رنگ و شکل عجیب آن جذب شده بود، آن را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. BEACH-COMBER Enliven an autumn palette with shades of citrus and spice, then indulge yourself in cashmere.
[ترجمه گوگل]BEACH-COMBER پالت پاییزی را با سایه های مرکبات و ادویه زنده کنید، سپس خودتان را به ترمه لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]ساحل \"comber -\" با رنگ های مرکبات و ادویه، با استفاده از رنگ های مرکبات و ادویه، خود را در شال کشمیر رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jason Purvis, the starving beachcomber and would-be great novelist who at last did achieve a kind of fame.
[ترجمه گوگل]جیسون پورویس، ساحل نشین گرسنه و رمان نویس بزرگی که سرانجام به نوعی شهرت دست یافت
[ترجمه ترگمان]جیسون Purvis، the گرسنه و رمان نویس عالی که سرانجام به نوعی شهرت دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Further along the shore a few beachcombers were bunkered down, husking washed-up coconuts for copra; others collected shellfish.
[ترجمه گوگل]بیشتر در امتداد ساحل، چند کشتی ساحلی ذخیره شده بودند و نارگیل های شسته شده را برای کوپرا بیرون می زدند دیگران صدف ها را جمع آوری کردند
[ترجمه ترگمان]کمی دورتر در امتداد ساحل چند تن نارگیل به پایین سرازیر شدند و نارگیل را برای مغز نارگیل شست؛ برخی از آن ها صدف جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I took you for a thieving beachcomber, and not for a really intelligent pirate and murderer.
[ترجمه گوگل]من تو را به خاطر یک دزد ساحلی گرفتم، نه برای یک دزد دریایی و قاتل واقعاً باهوش
[ترجمه ترگمان]من تو رو به خاطر دزدی از دزد دریایی و قاتل خیلی باهوش بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As well as keeping their eyes peeled for surface coins and jewellery, beachcombers also look for non-metal items on their foreshore hunting grounds.
[ترجمه گوگل]ساحل نشینان علاوه بر اینکه چشمان خود را برای سکه های سطحی و جواهرات باز می کنند، در شکارگاه های ساحلی خود نیز به دنبال اقلام غیر فلزی می گردند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نگاه داشتن به سکه های سطحی و جواهرات، beachcombers همچنین به دنبال موارد غیر فلزی در زمین های شکار foreshore می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let me finish by reminding you that, like successful detectorists, beachcombers work with nature.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید با یادآوری به شما پایان دهم که مانند ردیاب های موفق، ساحلی ها با طبیعت کار می کنند
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید با یادآوری این که، مانند detectorists موفق، beachcombers با طبیعت کار می کند تمامش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It may turn out that bin Laden is hiding somewhere far away—in his family's ancestral homeland of southern Yemen, perhaps, or posing as a dreadlocked beachcomber in Costa Rica.
[ترجمه گوگل]ممکن است معلوم شود که بن لادن در جایی دورتر پنهان شده است - شاید در سرزمین اجدادی خانواده اش در جنوب یمن یا خود را به عنوان یک ساحل نشین مخوف در کاستاریکا نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ممکن است معلوم شود که بن لادن در جایی بسیار دور مخفی شده است - در سرزمین اجدادی اش در جنوب یمن، شاید، یا ژست دهی به عنوان a dreadlocked در کاستاریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Usually flying on coke or heroin, he spent his nights at the Beachcomber, a college bar where he'd drink rum and Coke and sway to the Velvet Underground.
[ترجمه گوگل]او معمولاً با استفاده از کک یا هروئین پرواز می‌کرد، شب‌هایش را در Beachcomber می‌گذراند، یک بار کالج که در آن رم و کوکاکولا می‌نوشید و به سمت Velvet Underground حرکت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]معمولا در مصرف کوکائین یا هروئین به پرواز در می امد، او شب ها را در the می گذراند، جایی که عرق نیشکر و نوشابه را در مترو می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The year after she met my father at the Beachcomber, a career-placement test noted her "superior" judgment, an abundance of "common sense, foresight, and the ability to reach sound decisions. "
[ترجمه گوگل]یک سال پس از ملاقات او با پدرم در Beachcomber، یک آزمون شغلی نشان داد که او قضاوت "برتر"، فراوانی "عقل سلیم، آینده نگری، و توانایی رسیدن به تصمیمات درست" را داشت
[ترجمه ترگمان]یک سال بعد از ملاقات با پدرم در the، آزمون بازیگری شغلی به قضاوت \"برتر\" او، \" عقل سلیم، پیش بینی، و توانایی رسیدن به تصمیمات صوتی اشاره کرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم ولگرد (اسم)
beachcomber, gadabout

موج خروشان دریا و اقیانوس (اسم)
beachcomber

انگلیسی به انگلیسی

• beach-bum, wanderer who lives on a beach; seashore vacationer; one who combs beach for shells or other objects
a beachcomber is someone who spends their time looking for things on the beach, especially for objects of value.

پیشنهاد کاربران

۱ _ اهل ساحل ، ساکن ساحل
Person who lives on a beach
۲ _ ساحل گرد ، ولگرد ( ساحل )
به کسی گفته می شود که در کناره های دریا به دنبال اشیا یا سنگ های قیمتی می گردد

بپرس