be worthy


معنی: سزیدن، سزاوار بودن

مترادف ها

سزیدن (فعل)
be suitable, be worthy, deserve

سزاوار بودن (فعل)
merit, be worthy, deserve

پیشنهاد کاربران

مثال:
He was worthy of win.
او لایق برد بود.
او سزاوار برد بود.
او شایسته برد بود.

بپرس