۱. بیدار بودن
I was up untill 4:00.
۲. مشغول کاری بودن
What are you up to? ( چه خبر؟ چی کارا میکنی؟ )
۳. بستگی داشتن
It is up to you.
۴. تمام شدن ( زمان )
Time is up. Hand in your paper.
۵. پایه بودن برای
I'm up for anything
۲. مشغول کاری بودن
What are you up to? ( چه خبر؟ چی کارا میکنی؟ )
۳. بستگی داشتن
۴. تمام شدن ( زمان )
۵. پایه بودن برای
به پایان رسیدن ( یک برنامه یا جلسه )
our programme is up
1 -
To be awake and out of bed.
بیدار و بیرون از رختخواب بودن.
“I’m usually up by 7am every day. ”
2 -
To be available or ready to do something.
در دسترس یا آماده بودن برای انجام کاری.
... [مشاهده متن کامل]
“Are you up for going to the movies tonight?”
3 -
To be in a good mood or feeling happy.
داشتن روحیه خوب یا احساس خوشحالی کردن.
“I’m feeling really up today, let’s go for a run!”
بیدار و بیرون از رختخواب بودن.
2 -
در دسترس یا آماده بودن برای انجام کاری.
... [مشاهده متن کامل]
3 -
داشتن روحیه خوب یا احساس خوشحالی کردن.
بیدار بودن / ماندن