be to

پیشنهاد کاربران

در بعضی جاها Be to معنای الزام رو میرسونه.
مثلا they are to examine their beliefs
آن ها می بایست باورهایشان را بررسی کنند
در کتاب Pre - Intermediate 1 ( درس 6 ) :
expressing necessity, duty, etc :
What am I to do without him?
You are to report ( must/should report ) to the police.
در کتاب Pre - Intermediate 3 ( درس 6 ) :
expressing necessity, duty, etc :
What am I to do without him?
You are to report ( must/should report ) to the police.
یکی از معانی be to
به منزله
هستش
مثلا
To search for truth is to court death.
جستجوی حقیقت به منزله به استقبال مرگ رفتن هستش.
بزرگواران توجه بفرمایید:
Be to = have to
Be of = have
در صدد بودن
i was to continue his way
در صدد بودم راهش را ادامه دهم.
لازمه که
People are suffering from economic what are you to do this days.
You are to changeyour mind
طرز فکرت رو باید عوض کنی
یا چیزی که الزامه مثلا
All staff are to wear uniform
قرار بودن
What is to come
چیزی که قراره اتفاق بیفته
1 ) He said he'd been to see his sister
پسره/آقائه گفت که باید خواهرش رو ملاقات کنه
2 ) He needs to show a change in attitude if he is to succeed
او لازمه یه تغییر و تحول نشون بده در طرز نگاه/نوع نگرش ش اگه که قراره موفق بشه ( اگه بدنبال موفقیت ه )
وظیفه
درصدد ( انجام کاری در آینده را نشان میدهد )
:Expessing necessity, duty, etc
وظیفه انجام کاری
?What am I to do without him
من باید باهاش چکار کنم
You are to report to ( must/should report ) to the police
تو باید به پلیس خبر بدی
قرار بودن. مثلا
He was to be paid �1575
قرار بود به او 1575 پوند پرداخت شود
مانند: . You are to report it to the police
?What am I to do without him
( احساس ) الزام یا وظیفه ( براى انجام کارى )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس